responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 443

اما در آنچه که بر انسان واجب نباشد، نه واجب عینی نه واجب کفایی، مثل عبادات استیجاری چطور؟ مسئله خیلی غامض مهمی است که در مکاسب محرمه مطرح است و اغلب اشکال میکنند. منتها ریشه اشکال چیست؟ بعضی اشکالشان از این جهت بوده که پول گرفتن با قصد قربت سازگار نیست. خودش یک مطلبی است، ولی بعضی خواستهاند بگویند نه، در عین حال قابل این مطلب هست. یک چیز دیگر که علت اساسیتر است این است که اساساً کاری نظیر عبادت بالاتر است از حد فروش، یعنی اسلام این کارها را برتر میداند از فروختن، یعنی شرافتِ این [کار] اجازه نمیدهد که فروخته بشود، نه از باب اینکه قصد قربت برای آن عمل کننده متنجّز میشود یا نمیشود، که نظیر این را ما در اعیان داریم، مانند بیع مصحف. اگر فروختن قرآن اشکال دارد، قرآن هم مثل همه کالاهای دیگر زحمت برده است، یک کسی زحمت کشیده قرآنی نوشته است، چرا نتواند [اجرت] بگیرد؟ نه، از جنبه اینکه قرآن است، نفس آن کالا یعنی آن موضوعی که میخواهد خرید و فروش بشود، به واسطه اینکه آیات قرآن است که در اینجا نوشته شده است، بالاتر است از اینکه خرید و فروش بشود، باید از غیر طریق خرید و فروش در اختیار مردم قرار بگیرد و لهذا هیچ وقت قدمای ما نمیگفتند قرآن خریدم، میگفتند قرآن هدیه کردم، یعنی اگر قرآن میگرفت و پول میداد، نه به عنوان خرید و فروش بود؛ او قرآن را هدیه میکرد، این هم پولی به او هدیه میکرد. اشکال شرعی میکردند که قرآن خرید و فروش شود.

همینطور اذان گفتن و حتی قضاوت. قاضی در مقابل قضاوت نمیتواند پول بگیرد، چون قضاوت ارزشش بالاتر از این است که من این قدر پول میگیرم تا بگویم عدالت چنین حکم میکند، حق چنین است. بیان حق و عدالت در مقابل پول، پایین آوردن حد عدالت است و قهراً این مسئله حتی در باب تعلیم میآید؛ در تعلیم دین که به طریق اولی میآید، بلکه در مطلق تعلیمات؛ و لهذا در باب قضاوت میگویند قاضی حق ندارد در مقابل قضاوت پول بگیرد ولی باید بهطور گسترده از بیت المال تأمین شود، هرچه احتیاج دارد بیت المال به او بدهد؛ او را تأمین کند، ولی آنجا که قضاوت میکند مسئله این نباشد که این قدر پول میگیرم تا بگویم حق با زید است یا عمرو. قهراً این مسئله در تعلیم و تعلم هم هست. این یک باب بسیار وسیعی است. یک وقتی من درس فقهی در مدرسه مروی میگفتم. این باب آنجا برایم فتح شد، دیدم خیلی مسئله جالب و عجیبی است. تمام کارهایی که نفس کار شرافت ذاتی دارد یا کالای به دست آمده دارای نوعی شرافت است که اسلام اجازه نمیدهد [فروخته شود، اجرت یا قیمت] همه اینها باید از بودجههای عمومی و از بیت المال [تأمین شود.] قهراً یکی از آنها مسئله وعظ است، چون وعظ نوعی تعلیم دین است و اندرز دادن به دین است. اجرت گرفتن در قبال آن از نظر شرعی فوق العاده محل اشکال است؛ یعنی وعظ یک عملی است مقدس و شریف، آن شرافت و قداستش اجازه نمیدهد

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 443
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست