responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 369

دنیای اروپا را [فرا گرفته است] به عالیترین شکلی و خیلی راقیتر و عالیتر در فرهنگ و معارف اسلامی مطرح است، منتها کسی باید که با توجه به حرفهایی که امروز گفته میشود به آنها به عنوان یک سلسله مادهها صورت بدهد و بعد اینها را عرضه بدارد، بعد ببیند چقدر بالاتر است!

برخی افراد که همین حرفها را در مولوی و دیگران دیدهاند نتوانستهاند هضم کنند، گفتهاند که حتماً آنها مادی فکر کردهاند. عرفا یک حرفی دارند، میگویند «فناء فی اللَّه و بقاء باللَّه». آن، آخرش به همین برمیگردد. فنای از یک «خود» و بقای به یک «خود». روح مطلب همین است. این را گاهی در یک تعبیراتی گفتهاند که برای اشخاصی که وارد نباشند خیلی حیرتانگیز است؛ مثل همان شعرهای حافظ که:

سالها دل طلب جام جم از ما میکرد

آنچه خود داشت [1] ز بیگانه تمنا میکرد

گوهری کز صدف کون و مکان بیرون بود

طلب از گمشدگان لب دریا میکرد

داستان «سی مرغ و سیمرغ» عطار همین است. (اینها گاهی با یک تعبیرات تندی میگویند.)

میدانید افسانه است، افسانه خیلی شیرینی هم آورده که یک وقتی مرغها همه جمع شدند، گفتند آخر همه صنفها پادشاهی دارند، چرا ما پادشاه نداشته باشیم؟ حالا بالاترین مرغ ما چه مرغی است که آن را بر خودمان امیر و حاکم کنیم؟ گفتند یک مرغی داریم که آن پادشاه همه مرغهاست، آن سیمرغ است. در کجاست؟ در کوه قاف است. پس همه راه بیفتیم برویم او را به ریاست و آقایی و پادشاهی خودمان برگزینیم. همه راه افتادند. از هفت منزل میگذرند، هفت شهر عشق که همه منازل، منازل سلوک عرفان است. از منزل مثلًا رضا گذشتند، منزل تسلیم، منزل ... تدریجاً کم شدند. همیشه اینطور است؛ آنهایی که راهی را شروع میکنند زیادند ولی آنهایی که تا مقصد میروند کمند:

خَلیلَی قُطّاعُ الْفَیافی الَی الْحِمی

کثیرٌ وَ أمَّا الواصِلونَ قَلیلٌ [2]

آن آخر کار که به آن قله مقصد رسیدند سی تا بیشتر باقی نماندند. یک وقت نگاه کردند دیدند سیمرغ همان خودشان هستند، سیمرغ یعنی سی مرغ یعنی همان خودشان، یعنی حس کردند که اینچنین نیست که یک موجودی را در جای دیگری گذاشته باشند بیرون از اینها که بخواهند قطع مکان کنند، از جایی به جای دیگر بروند. تو وقتی حقیقت خودت را کاملًا بشکافی بعد او را میبینی که از تو به خودت نزدیکتر است. وقتی از خود خیالی و فانی خودت غایب بشوی قائم به خود او میشوی.


[1] که در درون خودش بود.

[2] چهارده رساله فارسی، ابن تُرکه، ص 300.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 369
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست