responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حج ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 111

باشد، یعنی غیر از خدا چیزی را نبیند و چیزی را نخواهد و از چیزی نترسد. اگر انسان به حدی رسید که غیر از رضای خدا هیچ چیزی را نخواست و هرچه را که خواست به آن دلیل خواست که رضای خدا در اوست، موحد واقعی است؛ یعنی اگر سر سفره هم نشست فکر میکند که الآن رضای خدا در این است که من غذا بخورم یا نه؟ اگر حساب کرد رضای خدا در این است که من این غذا را بخورم چون غذا حلال است، من هم گرسنه هستم و به غذا احتیاج دارم، باید غذا بخورم تا نیرو بگیرم تا بتوانم وظایف خودم را در راه رضای خدا انجام بدهم پس میخورم، و اگر از هیچ چیزی غیر خدا هم نترسید و باک نکرد و اگر در راه خدا از هیچ چیزی مضایقه نکرد، به چنین فردی میگویند موحد عملی.

همان طوری که دیدیم ابراهیم از جانش به هیچ شکل مضایقه نکرد، او را در آتشها انداختند اهمیت نداد. او آماده بود برای اینکه در این آتشها کباب بشود. ابراهیم از مالش گذشت، یعنی هرچه داشت همه را گذاشت و از سرزمین اصلی خودش مهاجرت کرد و گفت:انّی ذاهِبٌ الی رَبّی سَیهْدین من به سوی پروردگارم میروم، یعنی به دنبال عقیده و ایدهام میروم. (ابراهیم از یک خانواده به اصطلاح پایین نبود، گوسفند داشت، اسباب و اشیاء دیگر داشت). از همه اینها بالاتر این بود که از فرزندش در راه خدا گذشت، حاضر شد در راه خدا فرزند خودش را قربانی کند. من نکته ا صلی را همین جا میخواهم عرض کنم.

مسئله فدا کردن فرزند به دو شکل میتواند باشد. شک ندارد که قربانی کردن فرزند یعنی فرزند را به راه خدا دادن، اوجِ گذشت است و ای بسا انسانهایی که حاضرند جان خودشان را بدهند ولی حاضر نیستند که زنده بمانند و جوان عزیزشان کشته بشود. اما در کار این قهرمان توحید در داستان ذبح فرزندش اسماعیل یک نکتهای وجود دارد که قرآن نقل کرده

نام کتاب : حج ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 111
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست