responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آشنایی با قرآن ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 9  صفحه : 135

کردند ديگر شما دست روی دست نگذاريد چون وقتی يک طرف نقض کرد از طرف ديگری هم پيمان نقض و تمامشده است.

اميرالمؤمنين اين معنا را که در قرآن آمده است تفسير میکند. تفسير خيلی زيبا و جالبی دارد و آن اين است که اصلًا زندگی بشر بر اساس وفادار ماندنِ به عهدهاست يعنی همه چيز با زور قانون عملی نيست. خيلی نکته جالب عجيبی است. بعضیها خيال میکنند که همه مشکلات را قانون با پشتوانه مجازات میتواند حل کند در صورتی که همه مشکلات اين طور نيست. فرض کنيد که انسان با دوستش يک قرار خيلی سادهای میگذارد؛ مثلًا شما میخواهيد به سفر حج برويد، چون احتياج به رفيق داريد میآييد با او قرار میگذاريد که با همديگر برويم. او هم قبول میکند. موقع عمل که میشود يک وقت میبينيد او با افراد ديگری راه افتاد و رفت. حال آيا اينها را قانون میتواند حل کند که چون شما با يک نفر مذاکره کردهايد که اين سفر حج را با همديگر برويم، برويد محضر و تعهد و امضا بگيريد تا قانونی بشود و بعد بتوانيد به دادگستری شکايت کنيد که اين با من قرارداد امضا کرده بود! اينجا ديگر وجدان و انسانيت انسان بايد حکمفرما باشد.

اميرالمؤمنين به مالک میگويد: مالک! نه به دليل يک زور و جبر [پيمان را نشکن؛ بلکه] دست تو بالاست و دست دشمن پايين، هيچ جبری هم در کار نيست، منافعت هم اقتضا میکند که فعلًا اين عهد را بشکنی، اگر بشکنی به نفعت است، ولی نشکن که نشکستن عهد بيشتر به نفع انسانيت است. اگر بنا بشود که عهدها اعتبار نداشته باشند و هر وقت منافع آمد عهد و پيمانها همه کأن لميکن فرض بشود ديگر چه اعتمادی برای انسانيت باقی میماند؟ پس در مورد کافر و دشمن هم عهد را هرگز نقض نکن و نشکن.

نام کتاب : آشنایی با قرآن ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 9  صفحه : 135
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست