responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آشنایی با قرآن ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 9  صفحه : 103

ابتدايی بايد بشر داشته باشد. اصل خلقت اين حالت برای او يک کمال است که اگر انسانی آفريده شود و بیتفاوت نسبت به خير و شر [باشد] او اصلًا يک موجود ناقص است، مثل يک انسانی است که از نظر اعضا ناقص خلق شده باشد. او از نظر روحی ناقص خلق شده است. چنين انسانی انسان کامل نيست و اصلًا انسان سالم نيست.

ولی آنچه نقص است اين است که انسان به همين حالت اوليه خودش باقی بماند و حال آنکه انسان به حکم اينکه يک موجود واگذاشته شده و وانهاده است بايد آن حالت دوم را [کسب کند] اما بايد به اختيار و آزادی خودش حالت دوم را طی کند. حالت دومش حالتی است که اين خير و شرها را تحت ميزان عقل و شرع در میآورد. آن وقت است که شُروری به او میرسد و هيچ در مقابل اين شرور جزع نمیکند، چرا؟ برای اينکه میداند که به دنبال اين شرور خير عظيمی هست و میداند که اگر جزع کند شر برای او يک شر واقعی میشود ولی اگر صبر و ايستادگی و مقاومت کند همان شر برای او تبديل به خير میشود؛ خيری به او میرسد منوع نيست، ديگر به آن نمیچسبد، چون میفهمد اينکه اين خير يعنی اين منفعت و سود- مثلًا اين پول- به او برسد، درست است که پول، مال و ثروت برای او الآن خير است اما اگر اين را در راه خدا جود کند خير بيشتر و وسيعتری است.

از اينجا میتوانيم استثنائی را که به اين آيه خورده است کاملًا بفهميم.انَّ الْانْسانَ خُلِقَ هَلوعاً.اذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزوعاً.وَ اذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنوعاً.الَّا الْمُصَلّينَ . مگر مردمی که دارای اين خصلتها هستند. يعنی چه؟ آيا «دارای اين خصلتها هستند» يعنی جور ديگر خلق شدهاند؟ نه، بحث اين نيست که آنها جور ديگر خلق شدهاند؛ چون آنها هم انسانند و اينجا صحبت انسان است. نفرمود که مثلًا: انَّ الْکافِرَ خُلِقَ هَلوعاً، بلکه فرمود

نام کتاب : آشنایی با قرآن ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 9  صفحه : 103
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست