responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آشنایی با قرآن ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 3  صفحه : 259

خطر دیدند و کمی بیشتر نیات خودشان را برملا کردند و خودشان را نشان دادند و فکر میکردند که در این سفر کار پیغمبر یکسره است.

وقتی که دیدند پیغمبر در این سفر موفق برگشت و اینها هم کم و بیش شناخته شدند و لااقل قضیه برای خود پیغمبر اکرم روشن شد، [با خود گفتند] نکند وقتی ما به مدینه برویم پیغمبر تصمیم خطرناکی درباره ما بگیرد یا سورهای درباره ما نازل بشود و ما را مفتضح کند! پس قبل از آنکه کار به اینجاها بکشد ما کلکش را بکنیم.

اینها این مسئله را که ممکن است سورهای نازل بشود و ما رسوا بشویم احتمال میدادند یعنی تجربه داشتند که گاهی مخفیترین خبرها را پیغمبر اکرم میگفت که به من وحی شد و آیه نازل گردید. اگرچه آنها در باطن به وحی و نبوت ایمانی نداشتند و یا لااقل تردید داشتند ولی میگفتند این آدم یا با جن ارتباط دارد یا یک صرافت فوقالعادهای دارد و یا جاسوسهای خیلی دقیقی دارد، بالاخره هرجور هست خبرهای ما به او میرسد و وقتی که رسید، آیاتی بر او نازل میشود. و اگر هم آنها نزول را قبول نداشتند، چون از نظر مؤمنین این امر نزول آیات بود تعبیر به نزول آیات میکردند.

بالاخره اینها را وحشت گرفت که پیغمبر به مدینه برود و آیاتی نازل بشود و اینها مفتضح بشوند، پس خوب است که ما کلک او را همین جا بکنیم. لشکر سی هزار نفر بود. کوهستانهای خیلی سختی در آن راه است (ما تا نصف آن راه- تقریباً تا خیبر- را رفتیم و ادامهاش مخصوصاً از خیبر به طرف شام کوهستانهای خیلی زیادی است.) از بعضی گردنههای صعبالعبور میگذشتند، گردنههایی که دیگر لشکر

نام کتاب : آشنایی با قرآن ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 3  صفحه : 259
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست