تکثر معلومات را با روش دیگر نیز میتوان بررسی نمود زیرا چنانکه در مقاله 4 بیان شد معلومات حصولی ما بر دو قسم منقسم میباشد: تصوری و تصدیقی.
در قسم اول (تصوری)
ما به حسب غریزه در مفاهیم جزئیه به مجرد حس و مشاهده قناعت مینماییم؛ مثلًا چنانچه مفهوم این کرسی جزئی را به ما القاء کردند به تنها نشان دادن یک کرسی جزئی در خارج قناعت میورزیم؛ ولی در مفاهیم کلیه این حال را نداریم زیرا در مورد بسیاری از مفهومات، مفاهیم دیگر نیز پیدا میشوند که از مفهوم مورد نظر قابل انفکاک و جدایی نیستند و اگر آنها را جدا و منفک فرض کنیم مفهوم مورد نظر رخت بر بسته و از میان خواهد رفت؛ مثلًا مفهوم «کرسی» که دارای شکل خاص و رنگ و بزرگی و ظرافت صنعت بوده و از تخته ساخته شده مفهومی است مانند مرکب از یک عده مفهومات و از میان آنها اگر رنگ و بزرگی و ظرافت صنعت را تصور نکرده و ندیده انگاریم تصور کرسی از میان نمیرود به خلاف تخته (ماده) و شکل کرسی (صورت) که با نفی آنها تصور کرسی از میان خواهد رفت. از این راه میدانیم که مفهوم «کرسی» مفهومی است که از مجموع دو مفهوم (تخته، شکل) ترکیب یافته است و سپس همین چگونگی و ترکیب 1 را در خود مفهوم «تخته» که جزئی از مفهوم کرسی میباشد مییابیم زیرا
[1]. یکی از اعمال عالیه ذهن عمل «تجزیه و ترکیب» است. به واسطه این عمل، معلومات و صور ذهنی یک نوع تکثر پیدا میکنند و هم به واسطه این عمل است که معرفت و شناسایی منطقی اشیاء حاصل میشود.
همان طوری که مواد خارجی یا بسیطند یا مرکب و مرکبات با همه تنوّعات زیادی که دارند- که با نامهای مخصوص خوانده میشوند- از یک عده عناصر معدود تشکیل یافتهاند و اگر آنها را تجزیه کنیم جز آن عناصر معدود که با نسبتهای مختلف با یکدیگر ترکیب یافتهاند چیزی نیست، صور ذهنی نیز یا بسیطند یا مرکب و مرکبات چیزی جز صور ترکیب یافته از یک عده عناصر بسیط ذهنی که با طرز مخصوصی