کاملًا با مکیدن پستان و گرفتن شیر توافق داشته و سازگار میباشد، و همچنین مجموع دو فرد ذکور و اناث روی هم رفته با یک دستگاه دقیق و باریک تمایل جنسی و تهیه ماده اصلی نوزاد انسانی و به قالب زدن و بیرون دادن و بالاخره ساختن یک فردی مانند خود با همه لوازم و احتیاجات (و شاید شماره واحدها و اجزاء اولی این دستگاه از اندازه بیرون بوده باشد) مجهز است و البته این تجهیزات (تجهیز تغذیه و تولید) بجز با اجتماع سر نمیگیرد.
نظیر این وضع را در جانوران پستاندار دیگر غیر انسان و در بیشتر مرغان چون کبوتر و باز و مانند آنها، و همچنین جهاز توالد و تناسل را در بیشتر یا همه جانوران زنده میتوان یافت.
ولی (با در نظر گرفتن اینکه غرض طبیعت و تکوین از این تجهیزات همان تولید و تغذیه و تنمیه میباشد) آیا راهی که طبیعت برای تأمین آرمان و هدف خود برای انسان مشخص میسازد همان اجتماع و تعاون است، یا اینکه اندیشه استخدام را به مغز انسان وارد میسازد که جنس نر و ماده و نوزاد و مادر برای ارضای قوای فعاله و پاسخ خواهش غریزی خود به این کارها دست بزنند؟ مرد از روی خواهش غریزی خود آمیزش ویژهای را از زن میخواهد و زن نیز کاری که پاسخ دهنده همین کار است میخواهد، نوزاد از پستان مادر رفع گرسنگی میخواهد و مادر نیز از نوزاد خالی کردن پستان از شیر و رفع ناراحتی که در خود مییابد میخواهد. گواه این سخن این است که این تجهیزات در بیشتر یا همه حیوانات، همگانی و همیشگی (کلی و دائمی) نیست زیرا تصور ندارد که همه افراد از شیر تغذی نمایند و نیز همان طبیعت که انسان را به انجام این گونه کارها دعوت میکند دعوت خود را با یک سلسله علوم و احساسات ادراکی چون شهوت جنسی و اشتهای تغذی و عاطفه و رحم فعلیت میدهد ولی همین احساسات را پس از چندی نگاهداری، دیر یا زود از دست انسان میگیرد، دیگر مرد یا زن احساس تمایل جنسی را ندارند، دیگر انسان که یک روز نام «نوزاد» داشت شیفته پستان مادر نبوده و خواب و بیداری را با اندیشه شیر نمیگذراند، گذشته از اینکه دهانش نیز از دندان پر شده و به سوی غذای جویدنی هدایت میشود و از دیگر سو، پستان مادر نیز خشک شده و دیگر شیر ندارد. پس در حقیقت این گونه اجتماع، فرع استخدام بوده و در اثر پیدایش توافق دو استخدام از دو طرف متقابل میباشد نه اینکه طبیعت، انسان را مستقیماً به چنین اندیشهای رهبری نماید.
گذشته از این سخنان، اصولًا نمیتوان باور کرد که انسان با همه پدیدههای جهان کار دارد و به هر موجودی که از راه حس یا خیال یا عقل راه پیدا میکند تماس ذی غرضانه با وی میگیرد (لااقل تماشای ادراکی و اقناع و ارضای غریزه شعور)،