الف. انسان (یا هر موجود زنده) به واسطه به کار انداختن قوای فعاله خود یک سلسله مفاهیم و افکار اعتباریه تهیه مینماید.
ب. ضابط کلی در اعتباری بودن یک مفهوم و فکری این است که به وجهی متعلّق قوای فعاله گردیده و نسبت (باید) را در وی توان فرض کرد. پس اگر بگوییم «سیب میوه درختی است» فکری خواهد بود حقیقی و اگر بگوییم «این سیب را باید خورد» و «این جامه از آن من است» اعتباری خواهد بود.
ج. با تذکر آنچه در مقاله 5 گذشت روشن میشود که اعتباریات به دو قسم منقسم میباشند:
(1). اعتباریات مقابل مهیات که آنها را «اعتباریات بالمعنی الاعم» نیز میگوییم.
(2). اعتباریاتی که لازمه فعالیت قوای فعاله انسان (یا هر موجود زنده) است و آنها را «اعتباریات بالمعنی الاخص» و «اعتباریات عملی» مینامیم.
د. چون اعتباریات عملی مولود یا طفیلی احساساتی هستند که مناسب قوای فعاله میباشند و از جهت ثبات و تغییر و بقا و زوال تابع آن احساسات درونیاند و احساسات نیز دو گونه هستند: احساسات عمومی لازم نوعیت نوع و تابع ساختمان طبیعی چون اراده و کراهت مطلق و مطلق حب و بغض، و احساسات خصوصی قابل تبدل و تغییر؛ از این روی باید گفت اعتباریات عملی نیز دو قسم هستند:
(1). اعتباریات عمومی ثابت غیر متغیر مانند اعتبار متابعت علم و اعتبار اجتماع و اختصاص (چنانکه بیان خواهیم نمود).
(2). اعتباریات خصوصی قابل تغییر مانند زشت و زیباییهای خصوصی و اشکال گوناگون اجتماعات.
انسان میتواند هر سبک اجتماعی را که روزی خوب شمرده روز دیگر بد بشمارد ولی نمیتواند از اصل اجتماع صرف نظر نموده و یا اصل خوبی و بدی را فراموش نماید.
موضوع «هدایت غریزه» یکی از اسرار آمیزترین مسائل علمالحیات است و خوشبختانه دانشمندان قرون جدیده دست به مطالعات عمیقی درباره کردار و رفتار غریزی حیوانات زدهاند و عجایبی در این زمینهها کشف کردهاند و هر چه مطالعات و مشاهدات در این زمینه بیشتر شود زمینه تحقیق فلسفی در ماهیت «غریزه» فراهمتر خواهد شد.