که طبیعت را مطابق احتیاجات خود سازد، فعالیت نفسانی هم برای آن است که نفس حقیقت و واقع را با مقتضیات مخصوص خود مطابقت دهد.»
نظریه بالا در آنچه مربوط به مطلب ماست شامل سه قسمت است:
(1). علم محصول همکاری حس و عقل است.
(2). عقل و ادراکات عقلانی به تدریج تکوّن پیدا میکند و از اول ساختمان پرداخته و کاملی ندارد.
(3). اصول عقلانی تابع «اصل انطباق با محیط» است. از این مطلب دو مطلب دیگر نتیجه میشود:
الف. عقل و اصول عقلانی در همه اشخاص یکسان و مانند هم نیست.
ب. عقل و اصول عقلانی با تغییر اوضاع و شرایط و احتیاجات تغییر میکند.
نظریه ما راجع به قسمت اول همان است که در مقاله 5 گفتیم. در آن مقاله دخالت حس را در پیدایش یک رشته تصورات و دخالت وجدان را در پیدایش یک رشته تصورات دیگر و دخالت «حمل» یا «حکم» را در پیدایش تصورات عمومی و دخالت عاقله را در تعمیم تصورات جزئی که از راه حس یا راه دیگر حاصل میشود و همچنین دخالت تجربه را در پیدایش یک رشته احکام و تصدیقات و دخالت مستقیم و بلاواسطه عقل را در پیدایش یک رشته احکام و تصدیقات دیگر که به نام «بدیهیات اولیه» یا «اصول و مبادی عقلیه» میخواندیم بیان کردیم و نتیجهای که از آن مقاله گرفتیم این بود که علم بشر محصول همکاری حس و عقل است و ما در آن مقاله بین تصورات مقدم بر حس و تصدیقات مقدم بر تجربه فرق گذاشتیم. بنابراین در این قسمت، ما موافق نظریه بالا هستیم ولی با بیان مخصوصی که در مقاله 5 شرح دادیم و از تکرار آن بی نیازیم.
قسمت دوم نیز نظریه موافق داریم. این نظریه کم و بیش از زمان ارسطو رایج بوده و ابن سینا به بهترین وجهی آن را توضیح داده ولی مطابق نظریه ارسطو و ابن سینا نفس از آغاز جوهری است مستقل از بدن، و ادراکات عقلانی که برای وی به تدریج پیدا میشود به منزله اوصاف و عوارض یا نقشهایی است که وی را عارض میشود.
کاملترین و جامعترین نظریه «تکامل تدریجی عقل و معقولات» نظریه محکم و