responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی    جلد : 2  صفحه : 310

آنان به خدا- اگر مقصود، نظاره به ذات حق باشد- هر آینه محال است؛ پس باید مفهومی قابل اختصاص داشته باشد؛ و معنایی که با آن سازگار است همان است که معمولا می‌گویند: «أنا إلی فلان ناظر ما یصنع بی؛ من به فلانی می‌نگرم تا با من چه می‌کند» که در اینجا معنای توقّع و چشمداشت می‌دهد؛ چنانکه شاعر گفته است:
و إذا نظرت إلیک من ملک و البحر دونک زدتنی نعما؛
و آنگاه که بر چون تو پادشاهی می‌نگرم در حالی که دریای پهناور از تو کمتر است، نعمت خود را بر من می‌افزایی.
خود شنیدم، دخترکی از مردم سرو [1] در واپسین روز در کوچه‌های مکه به گدایی نوایی داشت؛ هنگامی که مردم از شدت گرما، در درون خانه‌های خود آرمیده بودند در ناله خود می‌گفت: «عیینتی نویظرة إلی اللّه و إلیکم؛ چشمکان من به خدا و شما- مردم- نظر دارد» و مقصود: چشمداشت است نه نظر افکندن و به همین معناست که مؤمنان در آن روز، توقع و چشمداشت به نعمت و کرامت الهی دارند و به غیر خدا نظری ندارند؛ همان گونه که در دنیا، فقط از خدا می‌ترسیدند و به او امید می‌بستند». [2]
این تحقیق زیبا حاکی از ذوق سرشار و قریحه نیرومند علّامه‌ای ادیب و فرهیخته، همچون زمخشری است. اما کج اندیشان، این بیان روشن و کامل را برنتافته و با این گمان که او با اهل سنّت به مخالفت برخاسته و قرآن را طبق مذهب معتزله تأویل کرده است سخت بر او تاخته‌اند.
ابن منبر اسکندری با لحنی تند بر زمخشری می‌تازد و می‌گوید: «چقدر در تفسیر این آیه، زبانش کوتاه است و چقدر بر طبل انکار رؤیت می‌کوبد؟! و چقدر به زحمت می‌افتد و پیراهن می‌درد و زیاده‌گویی می‌کند؟! آنگاه که این آیه دهانش را می‌گشاید، با استدلال به رویارویی با آن می‌پردازد ... او نمی‌داند کسی که لذت دیدن وجه اللّه را چشید، دیده از او بر نمی‌دارد و مؤثری غیر او نمی‌شناسد؛ همان گونه که عاشق هنگام دیدن روی معشوق دیده از او بر نمی‌دارد؛ حال چگونه

[1] روستایی در نزدیکی مکه که بیشتر ساکنان آن بینوا بوده‌اند.
[2] زمخشری، تفسیر کشاف، ج 4، ص 662.
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی    جلد : 2  صفحه : 310
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست