نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 2 صفحه : 308
تفاسیر ادبی
اشاره
برخی از تفاسیر، بیشتر به جنبههای أدبی (لغت، بلاغت، نحو و دیگر جوانب أدبیات عرب) عنایت داشته و همان رنگ و بو را به خود گرفتهاند؛ و این از زاویه تخصّص این مفسران نشأت گرفته است و همان گونه که قبلا یادآور شدیم، گرایشها و تخصّصهای مفسّران، خواه و ناخواه در تفاسیرشان نمود میکند؛ نه آنکه خود، بخواهند تفسیرشان را به آن سو هدایت کنند. مفسری که در علم کلام تخصّص دارد، در بعد کلامی تفسیر برازندهتر جلوه میکند؛ حکمت حکیم و فقاهت فقیه و صبغه ادبی أدیب نیز همین گونه، در تفسیر نمودار میشود. تفاسیر ادبیای که یاد میکنیم همین جهت را دارند و نویسندگان این تفاسیر، چون جنبه ادبیشان نیرومندترین جنبه آنان بوده، تفاسیرشان صبغه ادبی به خود گرفته است؛ وگرنه به موازات دیگر معارف و علومی که با آنها آشنا بودهاند، جوانب دیگری نیز در تفاسیرشان مطرح شده و چه بسا آنها را بسیار نیرومند و قوی و عمیق هم مطرح کرده باشند؛ مانند زمخشری در «تفسیر کشّاف» که در کنار جنبههای ادبی (نحو و بلاغت)، در مسائل کلامی نیز به گونهای گسترده و عمیق وارد شده است. همچنین ابوحیان اندلسی و دیگر برجستگان عالم ادب که در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود:
1. تفسیر کشّاف
اشاره
مؤلّف، ابو القاسم محمود بن عمر خوارزمی معروف به جار اللّه زمخشری است. زمخشری در سال 467 دیده به جهان گشود و در سال 538 دیده از جهان فرو بست. او در اندیشه و اعتقاد، معتزلی بود و آشکارا آن را بر ملا میساخت و تفسیرش را نیز بر مسلک اعتزال بنیان نهاد. وی بر تفاسیری که با تمسک به ظواهر الفاظ قرآن، با مبانی شرع مخالفت ورزیده و از مسیر عقل منحرف گشتهاند طعن زده است. تفسیر کشاف تفسیری است ارزشمند که زیبایی و جمال قرآن را جلوهگر ساخته و در روشنگری و کشف بلاغت و سحر بیان آن، بینظیر است؛ زیرا مؤلف آن در زبان عربی چیره دست بوده است؛ بر لغت و اشعار و نیز علوم بلاغت و بیان و
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 2 صفحه : 308