نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 77
«وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا» [1]. کدامین تلاش و کوشش از تلاش در راه فهم کتاب خدا و استنباط مفاهیم و استخراج گوهرهای نهفته آن مهمتر است!؟ آری، هدایتگری قرآن در راستای رسیدن به عمق معانی آن از هر وسیله دیگر برتر است بلکه هیچ چیز در این زمینه از آن سزاوارتر نیست. بر اساس روایات رسیده در باب تفسیر، شیوه پیامبر گرامی اسلام و ائمه معصومین- صلوات اللّه علیهم اجمعین- در تفسیر قرآن همین گونه بوده است و حتی یک مورد هم وجود ندارد که آنان برای فهم آیهای به یک دلیل عقلی نظری یا فرضیه علمی و امثال آن تمسک جسته باشند» [2]. در توضیح نظریه علامه در این زمینه مطالب زیر قابل توجه است: قرآن در مقام بیان و ادای مقاصد خود روشی ویژه دارد که کاملا با سایر روشها متفاوت است، که البته امری بسیار طبیعی نیز هست؛ زیرا هر صاحب فنّ جدیدی که سخنی تازه آورده باشد، روش ویژه خود را نیز عرضه میدارد. بنابراین قرآن همچون روشی نوین در گفتار بود، با تعابیر و زبان و لهجه ویژه خود ظهور کرد که از لهجههای موجود برتر مینمود. آری، قرآن برای بیان مقاصد و اهداف خویش اصطلاحاتی مخصوص به خود دارد که این اصطلاحات جز با بیان خودش- همچون هر صاحب اصطلاحی- قابل شناخت نیست. بدیهی است که برای آشنایی با اصطلاحات هر یک از فنون و علوم، تنها مراجعه به لغت و قواعد آن کافی نیست، همچنین تنها آشنایی با اصول متعارف موجود برای فهم کلام، کارساز نیست، چرا که آنها عرف عاماند و علوم و فنون، عرف خاص؛ لذا کسی که قصد دارد- مثلا- با اصطلاحات علم نحو آشنا شود ناگزیر باید به «نحو» مراجعه کند نه دیگر دانشها. همه علوم و فنون دارای اصطلاح خاص نیز بر همین منوال است؛ از این رو قرآن نیز، تنها خودش میتواند مفسر خود باشد و گویایی بخشی از آن با بخش دیگر مرتبط است، و بخشهای آن هر یک شاهد صدق دیگری به شمار میآید. آری، این شیوه گفتار، ویژه صاحبان اصطلاح [1] «و کسانی که در راه ما کوشیدهاند، به یقین راههای خود را بر آنان مینمایانیم». عنکبوت 29: 69. [2] المیزان، ج 1، ص 10- 9.
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 77