نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 483
«نشرب الإثم بالصّواع جهارا و تری المسک بیننا مستعارا؛ [1] شراب را با پیمانه، آشکارا مینوشیم و مشک را میبینی که میان ما دست به دست میگردد». معنای کنایی آن چنین است که پیمانه شراب را میان خود میگرداندند و از روی لذت استشمام مینمودند. جوهری تصریح دارد که اثم به معنای خمر در لغت آمده است. میگوید: «خمر را گاهی اثم مینامند». آنگاه شعر نخست را به عنوان شاهد مثال آورده است. فیروزآبادی هم خمر را یکی از معانی إثم شمرده است. اما اینکه عدهای منکر شدهاند که مراد از اثم، خمر باشد، در صورتی است که استعمال حقیقی مراد باشد نه مجازی و استعاری؛ و گرنه هر معصیتی «اثم» است با این تفاوت که خمر را به خاطر شدت گناه آفرینیاش اثم نامیدهاند پایه و اساس تمام گناهان به شمار میرود. بازگشت کلام ابن سیده هم به همین معناست. او میگوید: «به نظر من خمر را از آن جهت اثم نامیدهاند که نوشیدن آن اثم است. پس این اطلاق، مجازی است و به خاطر وضع ثانوی و عرفی است که در اثر کثرت استعمال حاصل شده و بر زبانها شایع گردیده است و گرنه در لغت و وضع اولی به معنای «اثم» نیست». بازگشت سخن ابن انباری نیز که منکر شده است اثم از نامهای خمر باشد، به همین معناست؛ [2] یعنی استعمال حقیقی را منکر شده است نه استعمال مجازی و شایع آن را. زبیدی میگوید: «ابن انباری منکر شده که اثم نام خمر است و آن را مجاز دانسته و در رد اینکه بخواهد استعمال اثم در معنای خمر حقیقی باشد سخن را به درازا کشانده است» [3]. البته با در نظر گرفتن اصل وضع لغوی درست است، ولی ابن عربی اصل استعمال را نیز منکر شده میگوید: «شعر اخفش هیچ دلالتی بر مدعا ندارد؛ زیرا اگر میگفت: شربت الذنب یا شربت الوزر نیز همین معنا را افاده میکرد و باعث نمیشد که «ذنب» و «وزر» از نامهای خمر به حساب آیند. اثم هم همین گونه است- ابن عربی ادامه میدهد:- آنچه باعث شده است برخی چنین اظهار نظر کنند و اثم [1] ابن سیده آن را آورده است. ر. ک: ابن منظور، لسان العرب. صواع؛ پیاله شراب است. [2] ابن منظور، لسان العرب، ج 12، ص 7. [3] تاج العروس بشرح القاموس، ج 8، ص 179.
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 483