چهارمین ویژگی تفسیر در عهد تابعان، گسترش اسرائیلیات است. در این دوران بسیاری از اسرائیلیات وارد تفسیر شد؛ به دلیل آنکه در آن عهد تعداد زیادی از اهل کتاب اسلام آوردند، ولی ذهن آنان هم چنان از داستانها و افسانههای پیشینیان درباره پیدایش خلقت و اسرار آفرینش، آغاز حیات موجودات، اخبار امتهای گذشته، سرگذشت پیامبران و قصهها و افسانههای بسیاری که در تورات و دیگر کتابها آمده است، انباشته بود. عامه مردم اشتیاق داشتند تا جزئیات آنچه را در قرآن به گونه سربسته مطرح شده است، بشنوند؛ خصوصا اموری که به سرگذشت یهود و نصاری مربوط میشد و در کتب عهدین از آن یاد شده بود؛ از این رو مسلمانان به داستانهای اینان گوش فرا میدادند و تابعان- علیرغم دستورات پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله و صحابه بزرگوار- کوتاهی کردند؛ در نتیجه تعداد زیادی از این اسرائیلیات را بدون پروا و بی هیچ بررسی، در تفاسیر گنجاندند. بیشترین اسرائیلیات با دست چند تن اهل کتاب که مسلمان شده بودند مانند: عبد اللّه بن سلام، کعب الاحبار، وهب بن منبّه، عبد الملک بن جریج و چند نفر دیگر در حوزه تفسیر و تاریخ راه یافته است. البته توجیه این کوتاهی از تابعان در این باره پذیرفته نیست و به خاطر همین سهلانگاری مورد مؤاخذه قرار گرفتهاند؛ کما اینکه دیگران- که پس از آنان آمده و چنین روایاتی را بدون بررسی و تحقیق پذیرفتهاند- نیز مورد نکوهش میباشند. [2] در آینده که از اسباب وهن در تفسیر مأثور سخن خواهیم گفت، این جهت را به طور گسترده مورد بحث قرار خواهیم داد و توضیح خواهیم داد که بیشتر روایات تفسیری آلوده شده است و به پیرایش کامل نیاز دارد.
[1] تفسیر ابن کثیر، ج 1، ص 298. [2] ر. ک: فجر الاسلام، ص 205. التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 130.
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 407