نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 317
ابن سعد میگوید: «او را میبست و به او قرآن و سنت میآموخت» [1]. او را نیکو تربیت کرد و نیکو آموزش داد؛ در نتیجه فقیهی بزرگ و داناترین فرد در زمینه تفسیر و معانی قرآن گردید. ابن خلکان میگوید: «عکرمه یکی از فقهای مکه و از تابعان ساکن آنجا شد و از شهری به شهر دیگر مسافرت میکرد- او همچنین میگوید:- ابن عباس به عکرمه گفت: به راه بیفت و برای مردم فتوا بده. به سعید بن جبیر گفتند: آیا کسی را داناتر از خود سراغ داری؟ گفت: عکرمه!». ذهبی از عکرمه نقل میکند که گفت: «چهل سال دانش آموختم و من بر آستانه خانه برای مردم فتوا میدادم و ابن عباس داخل خانه بود» [2]. ابن سعد از سلّام بن مسکین نقل کرده است که گفت: «عکرمه از جمله داناترین مردم نسبت به تفسیر بود». از عمرو بن دینار نیز نقل شده که گفت: «جابر بن زید مسائلی را به من سپرد تا از عکرمه بپرسم و میگفت: این عکرمه غلام ابن عباس، دریای دانش است، از او بپرسید». ابو نعیم از او نقل کرده است که گفت: «این عکرمه غلام ابن عباس؛ داناترین مردم است». ابن عباس از هیچ فرصتی برای آموزش او فروگذار نکرد. عکرمه میگوید: «در حالی که از منی به عرفات میرفتیم، ابن عباس به من میگفت: این یک روز از روزهای توست (یعنی فرصتی است که باید غنیمت شمری)؛ لذا او را از رفتن بازمیداشتم و از او پرسش میکردم و ابن عباس پاسخ میداد» [3]. ابن سعد از خالد بن قاسم بیاضی نقل میکند: «عکرمه و کثیّر عزّه- که شاعر بود- در یک روز به سال 105 وفات یافتند، و دیدم که بر جنازه آن دو- با هم- در یک جا بعد از ظهر در مصلی نماز گزارده شد. مردم گفتند: امروز فقیهترین مردمان و سمیع و کریب- نامهای عربی انتخاب میکرد، و به آنان دستور میداد که ازدواج کنند و عزوبت را رها سازند». الطبقات، ج 5، ص 212. [1] همان. او میگوید: «برای این کار پاهای او را میبست». نیز ر. ک: ج 2، ق 2، ص 133. حلیة الأولیاء، ج 3، ص 326، شماره 245. در میزان الإعتدال، ج 3، ص 95، شماره 5716 نیز آمده است که عکرمه میگوید: «ابن عباس برای آموختن قرآن و فقه بر پاهایم فلک مینهاد». [2] میزان الإعتدال، ج 3، ص 95، شماره 5716. [3] الطبقات، ج 5، ص 212.
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 317