نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 312
زمان خود بیزاری میجستند: ابوذر، طاووس و ثوری». ابن معین او را با سعید بن جبیر برابر میدانست. [1] ابو نعیم میگوید: «او جزو طبقه اول یمنیان است که پیامبر درباره ایشان فرمود: «الایمان یمان؛ ایمان در یمن است». وی پنجاه نفر از صحابه و دانشمندان و شخصیتهای زمان خویش را ملاقات کرده است؛ بیشتر روایات او از ابن عباس است؛ و پیشگامان برگزیده تابعان از او روایت کردهاند» [2]. ابن شهرآشوب او را از اصحاب امام زینالعابدین علیه السّلام شمرده و فقیهی والا معرفی کرده است. [3] او نسبت به امام علیه السّلام مواضع شایستهای دارد؛ از جمله آنکه وقتی امام در مسجد الحرام به سجده افتاده بود، به حضرت نزدیک شده و سر ایشان را بلند کرده بر زانوی خود نهاد و آن قدر گریست که اشکهایش بر گونه امام فرو ریخت. در این هنگام امام سر برداشته، نشست و فرمود: چه کسی مرا از یاد پروردگارم باز داشت. گفت: من، طاووس. ای پسر رسول خدا! این بیتابی برای چیست؟! [4] همچنین برخورد دیگری با امام علیه السّلام در حجر اسماعیل دارد، [5] که بر مقام ویژه او نزد امام و قرب و منزلت وی نسبت به ایشان دلالت میکند. به طور کلی یمنیها و به ویژه قبیله همدان به دوستی اهل بیت مشهورند. روز وفات وی در سال 106، روز نمایانی بود. عبد اللّه بن حسن مثنّی که گوشه تابوت او را بر دوش نهاده بود، از فزونی جمعیت کلاه از سرش افتاد و عبای او پاره شد. [6] او علیه طاغوتهای زمان خویش نیز موضعگیریهای سرنوشت سازی داشت که بیانگر صلابت و استواری او در راه خداست. ابن خلکان میگوید: «هشام بن عبد الملک برای انجام حج به مکه آمد. چون وارد حرم شد گفت: مردی [1] تهذیب التهذیب، ج 5، ص 10- 8. [2] حلیة الاولیاء، ج 4، ص 23- 3. [3] مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 177. همچنین رجال شیخ طوسی و معجم رجال الحدیث، ج 9، ص 155، شماره 5984. [4] مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 151. بحار الأنوار، ج 46، ص 82. [5] ارشاد مفید، ج 2، ص 143. بحار الانوار، ج 46، ص 76. [6] وفیات الأعیان، ج 2، ص 509، شماره 306.
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 312