نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 310
اینکه رؤیت را غایت و هدف نهایی نظر میدانند؛ مثلا میگویند: همواره به سوی او مینگریستم تا اینکه او را دیدم.- وی اضافه میکند:- نظر، در اصل به معنای برگرداندن حدقه چشم به سوی چیزی برای دیدن آن است؛ لذا نظر، در معنای مطلق چشم داشت و توقع و انتظار به کار برده میشود ... کسی نگوید که این تفسیر با تفسیر مورد اتفاق مفسران سلف از آیه، مخالف است. ما این ادعا را نمیپذیریم؛ زیرا مجاهد، ابو صالح، حسن، [1] سعید بن جبیر و ضحاک جملگی گفتهاند: مراد از آیه، چشم داشت پاداش است. شبیه این گفتار از امیر مؤمنان علیه السّلام هم روایت شده است». مرحوم طوسی پس از نقل این مطالب گفتار خود را شروع و مطلب را با تعمق و استدلال بررسی کرده است. [2] جزاه اللّه عن الاسلام خیرا.
تفسیر مجاهد به روایت ابن ابی نجیح
در میان تفاسیر، تفسیری به هم ناپیوسته و به ترتیب سورهها- از سوره بقره تا پایان قرآن- وجود دارد که به مجاهد نسبت داده شده است. این تفسیر را ابو یسار عبد اللّه بن ابی نجیح یسار ثقفی کوفی (متوفای 131) از او روایت کرده است. در این تفسیر، عبد الرحمان بن حسن بن احمد همدانی از ابراهیم بن حسین همدانی از آدم بن أیاس از ورقاء بن عمر یشکری از ابن ابی نجیح روایت میکند. این تفسیر را صاحب نظران و ارباب حدیث صحیح شمرده و بر آن اعتماد کردهاند. وکیع بن جراح [3] میگوید: «سفیان تفسیر ابن ابی نجیح را صحیح میدانست». احمد بن حنبل میگوید: «ابن ابی نجیح ثقه است و پدرش از بندگان برگزیده
[1] آوردن حسن در کنار این بزرگان ظاهرا بر خلاف آن چیزی است که ما از طبری نقل کردیم؛ زیرا طبری از حسن نقل کرده است که گفت: «یعنی به آفریدگارشان مینگرند. حق دارند که شادمان باشند چه اینکه به آفریدگار خویش چشم دوختهاند». جامع البیان، ج 29، ص 119 و 120. [2] این بحث را مرحوم شیخ طوسی در دو جا از تفسیر ارزشمند خود «تبیان» آورده است. ر. ک: تفسیر التبیان، ج 1، ص 227 تا 229 و ج 10، ص 197 تا 199. [3] او از حافظان بزرگ و از صاحب نظران برجسته سالهای 96- 27 و از اصحاب سفیان ثوری است. قعنبی میگوید: «نزد حماد بن زید بودم که وکیع وارد شد. همه گفتند: این راوی سفیان است. حماد گفت: اگر از من بپرسند میگویم: او برتر از سفیان است». احمد بن حنبل میگوید: «وکیع استادی خوش سخن است». تهذیب التهذیب، ج 11، ص 125.
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 310