نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 200
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نیز به علی علیه السّلام فرمود: «خداوند به من فرمان داده است تا تو را به خود نزدیک کرده و هیچگاه از خود دور نکنم و آنچه میدانم به تو بیاموزم و در حق تو جفا نورزم (کوتاهی نکنم)؛ لذا بر من سزاوار است که به تو بیاموزم و تو را سزد که نیک دریابی» [1]. آن حضرت در خطبه قاصعه میفرماید: «شما میدانید من نزد رسول خدا چه مرتبتی دارم و خویشاوندی نزدیکم به او چگونه است. آنگاه که کودک بودم مرا در کنار خود مینهاد و در آغوش خود میفشرد و در بستر خود میخوابانید، چنان که تنم را بر تن خویش میسود و بوی خوش خود را به من میبویانید، و گاه بود که چیزی میجوید سپس آن را به من میخورانید. از من دروغی در گفتار ندید و خطایی در کردار نشنید. از هنگامی که پیامبر اکرم از شیر گرفته شد، خدا بزرگترین فرشته از فرشتگانش را شب و روز همنشین او فرمود تا او را به راههای بزرگواری، رهسپار سازد و خویهای نیک جهان را در او فراهم نماید، و من در پی او بودم (در سفر و حضر) چنان که فرزندی در پی مادر خود، هر روز برای من از اخلاق خود نشانهای بر پا میداشت و مرا به پیروی آن میگماشت. هر سال در «حراء» خلوت میگزید، من با او دیدار میکردم و جز من کسی چنان نمیکرد. آن هنگام جز خانهای که رسول خدا و خدیجه در آن بود، در هیچ خانهای مسلمانی راه نیافته بود و من سومین آنان بودم. پرتو وحی و پیام الهی را میدیدم و رایحه نبوت را استشمام میکردم. من هنگامی که وحی بر او فرود میآمد، آوای رمیدن شیطان را شنیدم، گفتم: ای فرستاده خدا! این آوا چیست؟ گفت: این شیطان است که از پرستیده شدن ناامید گردید. همانا تو میشنوی آنچه را من میشنوم و میبینی آنچه را من میبینم، جز آنکه تو پیامبر نیستی، ولی وزیری برومند هستی و به راه راست میروی» [2]. [1] المعیار و الموازنه، ص 301. [2] نهج البلاغه، خطبه 192. ترجمه خطبه با اندک تصرفی از ترجمه نهج البلاغه دکتر سید جعفر شهیدی نقل شد. (مترجم)
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 200