نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 163
ابو عبد الرحمان سلمی- دست پرورده عبد اللّه بن مسعود- میگوید: «اساتید قرائت ما (صحابه کبار) چنین گزارش دادند که از پیامبر درخواست میکردند تا قرآن را برایشان تلاوت فرماید، و هر گاه ده آیه را میآموختند، از آنها نمیگذشتند مگر آن که نحوه عمل آنها را نیز از وی میآموختند»؛ از این رو تلاوت قرآن را همزمان با تفسیر و نحوه عمل به آن میآموختند [1]. مقصود از نحوه عمل، شیوه استنباط فروع مسائل از اصول کلی مطرح شده در قرآن است؛ لذا یک جا و همزمان، تلاوت، تفسیر و شیوه استنباط را از محضر پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرا میگرفتند. گاه که هیبت محضر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله صحابه را فرا میگرفت و آنان را از پرسش پیاپی باز میداشت، منتظر مینشستند تا اعراب (بادیه نشینان) که به حضور میآمدند و پرسشهایی مطرح میساختند، این فرصتها را غنیمت شمرده، از پاسخهای پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بهره فراوان میبردند. امیر مؤمنان علیه السّلام میفرماید: «بیشتر صحابه از پرسش پیرامون مسائل مختلف خودداری میکردند و ترجیح میدادند منتظر بمانند تا فرصتی پیش آید و یکی از بادیه نشینان از راه رسیده، پرسشی نماید و آنان به پاسخ پیامبر گوش فراداده، استفاده کنند.- همچنین میافزاید:- من در تمامی این پیش آمدها میپرسیدم و به سینه میسپردم» [2]. و نیز أبو أمامه [3] فرزند سهل بن حنیف میگوید: «صحابه از روی خشنودی میگفتند: خداوند بادیه نشینان را با پرسشهای خود از محضر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله وسیله بهرهمند شدن ما قرار داده بود. روزی یکی از آنان حضور یافته پرسید: ای پیامبر خدا! خداوند در قرآن از درختی در بهشت نام میبرد که آزار دهنده است و من باور نداشتم در بهشت درختی وجود داشته باشد که آزار برساند! حضرت فرمود: کدام درخت است؟ گفت: درخت سدر که دارای خار است؛ پیامبر فرمود: در آیه آمده [1] جامع البیان، ج 1، ص 27 و 28 و 30. [2] اسکافی، المعیار و الموازنه، ص 304. [3] نام وی اسعد است که این نام را پیامبر بر او نهاد و او را دعا کرد و از خداوند برایش برکت درخواست نمود. وی در سال 100 که بیش از 90 سال عمر کرده بود، وفات نمود. أسد الغابه، ج 5، ص 139.
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 163