نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 136
وی در ادامه میگوید: «قطعا برای نمازگزار کافی نیست که در حال اختیار و تمکن به جای سوره حمد، ترجمه آن را- حتی به خود عربی تا چه رسد به فارسی- بخواند؛ زیرا ترجمه سوره حمد عین سوره حمد- که امر خدا به قرائت آن تعلق گرفته است- نیست تا خواندن آن جایز باشد» [1]. او درباره کسی که نمیتواند به عربی تلفظ کند میگوید: «اقوی آن است که در حالت ناتوانی از خواندن سوره حمد و عجز از انتخاب آیات دیگری از قرآن یا تسبیح و تهلیل به جای آن، باز هم ترجمه چون ترجمه است معتبر نیست، زیرا ترجمه، نه خود قرآن است و نه میسور آن؛ زیرا الفاظ قرآن در قرآن بودن آن دخیل است؛ البته، بنابراین مبنا که در موقع عجز از خواندن مقداری از قرآن و نیز عجز از تسبیح و تحمید و تهلیل، مطلق ذکر را جایز بدانیم، میتوان ترجمه سوره حمد و امثال آن را در نماز خواند، ولی نه به عنوان ترجمه قرآن، بلکه به این عنوان که از مصادیق مطلق ذکر است. البته در همین صورت هم خواندن ترجمه آن بخش از آیات که از قبیل قصههای قرآن است به هیچ عنوان جایز نیست؛ بلکه اصلا خواندن آنها جایز نیست؛ زیرا از قبیل سخن گفتن در نماز است که موجب بطلان نماز میگردد» [2]. فقها همواره به این مسائل فتوا دادهاند: 1. هر کس قرائت سوره حمد را نمیداند واجب است یاد بگیرد. 2. بر هر کس یاد گرفتن سوره حمد مشکل است، به جای آن، آنچه از دیگر آیات قرآن برایش میسر است بخواند. 3. کسی که چنین امکانی هم برای او میسر نیست، به جای سوره حمد مقداری از اذکار و ادعیه را که به اندازه سوره حمد باشد بخواند، [3] به شرط آنکه به عربی تلفظ کند. 4. اگر بر ترجمه، عنوان ذکر یا دعا صدق نمیکند، خواندن آن قطعا جایز نیست. 5. اگر ترجمه از قبیل دعا و ذکر باشد در درجه سوم و آن هم بنابراین مبنا که [1] همان، ص 277. [2] همان، ص 282. [3] وسائل الشیعه، ج 6، ص 42.
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 136