نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 109
در این آیه در مقام شناسایی ذات خویش در عالم هستی برآمده و چون بلند مرتبهترین موجود در عالم حس نور است، خداوند به آن مثال زده و با چنین تصویری عامه مردم قادرند که از ذات مقدس پروردگار موجودی شفافتر و نمایانتر تصور کنند که در ما ورای حس است و شباهتی با نور در عالم محسوس دارد و به چنین تصوری قانعاند. ولی دانشمندان از این تشبیه، نزدیکترین تصور به ذات مقدس حق را دارند، در عالم محسوس چیزی بهتر از نور که بتواند مثال خداوند قرار گیرد و در تصویر اوصاف خاص خداوند رهگشا باشد وجود ندارد، چون نور، فی نفسه ظاهر و آشکار است و مظهر و آشکار کننده غیر خود نیز هست؛ ظهور همه چیز در عالم محسوسات (مبصرات) با نور است، ولی نور خودش- ذاتا- ظاهر است و ظهورش به واسطه غیر نیست. همچنین در عالم محسوسات چیزی که از نور ظاهرتر باشد و در عین حال در کمال خفا و پوشیدگی هم باشد وجود ندارد؛ در ظاهر آثار خود آشکار است، ولی در کنه و حقیقت ذاتش مخفی و پوشیده است. صفات حق تعالی دقیقا به همین معنا است، اگر حقیقت وجود حق تعالی را در نظر بگیریم قائم به ذات و مظهر غیر است؛ حقیقت ذاتش مخفی، ولی آثار وجودش هویداست. همچنین ملاحظه میکنیم قرآن در استدلالهایش میانه دو روشی را پیموده که در شرایط با هم متفاوتند؛ یکی روش خطابه و دیگری روش برهان. اولی برای اقناع عامه است و بر مقبولات و مظنونات استوار است، و دومی برای پذیرفتن دانشمندان است و بر اولیات و یقینیات تکیه دارد. با این حال، برای هر گویندهای محال مینماید که خواسته هر دو گروه را طبق شیوه خودشان برآورده سازد؛ زیرا جمع بین مظنون و متیقن در یک کلام ممکن نیست، ولی قرآن کریم با بیانی عجیب و اسلوبی شگفت این مهم را محقق ساخته است. در مباحث «اعجاز بیانی قرآن» در این مقوله سخن گفتهایم و مثالهایی عرضه داشتهایم. [1] [1] ر. ک: التمهید، ج 5، ص 499، فصل «استدلال در قرآن».
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 109