هجرت درگذشت. شرح حال اجمالى پسرش هبة اللّه بن احمد نيز بعنوان قاضى هبة اللّه نگارش يافته است. محمد بن هبة اللّه مذكور نيز كه كنيه‌اش ابو غانم ميباشد فقيهى است فاضل عابد عفيف زاهد، بعد از فوت پدر قضاوت و خطابت و امامت حلب و نواحى آن بدو مفوّض شد و بعمارت مسجد حلب پرداخت، بعد از سال پانصد و هيجدهم هجرت كه حلب محصور فرنگيها بوده وفات يافت. پسرش قاضى ابو الفضل هبة اللّه بن محمد بن هبة اللّه هم فقيه عابد زاهد بود، بعد از وفات پدرش بقضاوت حلب و نواحى منصوب شد و در پانصد و شصت و دويم هجرت درگذشت و خواهرزاده‌اش محمد بن عبد الملك احمد بن هبة اللّه كه كنيه‌اش ابو المكارم و شهرتش قاضى بسعادتك بوده قضاوت حلب را حيازت نموده و در پانصد و شصت و پنجم يا ششم هجرت در حلب درگذشت. سبب شهرت مذكورش آن بوده كه در جواب هرسؤالى كلمه بسعادتك بزبان ميآورد مثلا فلانى چطور شد ميگفت مات بسعادتك و فلان خانه چطور شد خربت بسعادتك و هكذا. (ص 5- 30 ج 16 جم)

ابن العديم حسن بن ابو الحسن على ابن العديم عبد القاهر بن ابو الحسن على ابن العديم على بن عبد اللّه‌

اولى و سيمى را بعنوان ابن ابى جراده و دويمى را نيز بعنوان ابو البركات نگارش داده‌ايم.

ابن العديم- عمر بن هبة اللّه‌

- يا عمر بن احمد بن هبة اللّه بن محمد بن هبة اللّه بن احمد بن يحيى مذكور فوق حلبى، ملقّب به كمال الدين، معروف به ابن ابى جراده و ابن العديم، مكنّى به ابو حفص يا ابو القاسم، فقيه مفتى محدّث حافظ مورّخ بليغ كاتب منشى شاعر، قاضى حنفى، از اكابر علما و محدّثين اهل سنّت ميباشد كه در حلب و دمشق و حجاز و عراق از پدر خود و ديگر اكابر وقت تكميل مراتب علميّه نموده و رياست حنفيّه بدو منتهى مى‌شده است. در خط و كتابت نيز بى‌نظير و در عصر خود ضرب المثل و بخط خطّاط شهير، ابن البواب سابق الذكر ترجيحش ميداده و ببهاى گزافش مى‌خريده‌اند، حتى ملوك و اكابر مانند لآلى و جواهر اتحاف يكديگر مينموده‌اند.