نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 7 صفحه : 158
ابو الصبيح ابو الصحارى ابو صخر
در اصطلاح رجالى، اولى دراج بن عبد اللّه، دويمى مجهول الاسم و از اصحاب حضرت باقر ع و سيمى خنيس بن خالد خزاعى و عمرو بن طلحه عجلى است.
ابو صخر- كثير بن عبد الرحمن بن ابى جمعة
- اسود بن عامر بن عويمر خزاعى، از مشاهير شعرا و عشّاق عرب ميباشد كه با عشق و محبت عزة دختر جميل بن حفص بن اياس بن عبد العزى بن حاجب شهرت داشت و اكثر اشعارش درباره همين معشوقهاش بوده و بين ايشان حكايات و نوادرى جارى ميباشد كه در كتب مربوطه مذكور است. چنانچه مجنون عامرى معروف را گاهى با معشوقهاش ليلى معرفى كرده و مجنون ليلى گويند گاه است كثير را نيز با معشوقهاش عزة معرفى كرده و كثير عزة گويند و همچنين عزة را نيز گاهى بجهت انتساب بجدّ اعلاى حاجب نامش عزة الحاجبية گفته و گاهى تنها حاجبيّهاش گويند (مثل عامريّه گفتن ليلى كه از قبيله بنى عامر بوده است) خود كثير نيز در بعضى از اشعار خود بهمين وصف حاجبيّهاش موصوف داشته چنانچه گويد:
اذا ما اتتنا خلة كى تزيلنا
ابينا و قلنا الحاجبية اول
سنوليك عرفا ان اردت وصالنا
و نحن لتلك الحاجبية اوصل
نيز از ابيات يك قصيده تائيه مشهوره كثير است:
و انى و تهيامى بعزة بعد ما
تسليت من وجد بها و تسلت
لكا المرتجى ظل الغمامة كلما
تبوء منها للمقيل اضمحلت
اشعار كثير كه در باب مماطله و خلف وعده كردن عزة گفته بسيار است.
از نوادر اتفاقات آنكه كثير در مدينه غلام عطرفروشى داشته كه عطر را بزنان عرب نسيه ميفروخت، روى اين عادت بعزة هم نسيه فروخته بود لكن عزة در تأديه بهاى عطر با مسامحه ميگذرانيد تا آنكه باز روزى با جمعى از زنان ديگر در آن دكان بودند، غلام نيز بهاى عطر را مطالبه نمود عزة باز هم طفره كرد و گفت باين زودى خواهم داد پس غلام اين شعر كثير را:
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 7 صفحه : 158