- ملقّب به ظهير الدين، معروف به ظهير نعمانى منسوب بجدّش نعمان بن منذر يا بنعمانيّه بغداد ميباشد. وى علاوه بر آنچه در عنوان فارسى حسن بن خطير كه همين صاحب ترجمه است مذكور داشتيم يك تفسير قرآن بنام تفسير نعمانى و كتابى بنام تنبيه البارعين على المنحوت من كلام العرب نيز تأليف كرده است. نخست در بيت المقدس اقامت داشت تا آنكه روزى عزيز بن صلاح الدين بن ايّوب صاحب مصر عبورا او را در حال تدريس ديده و از مراتب علميّهاش مستحضر گرديد و او را محض براى قلع و قمع شهاب طوسى بمصر برد و در هرماهى صد رطل نان و شصت دينار (طلاى مسكوك هيجده نخودى) و بعضى چيزهاى ديگر براى او مقرّر داشت. او هم حسب الاراده عزيز در صدد قلع و توهين شهاب طوسى بوده و در نظر داشت كه بشكل مغالطه وارد مطلب بشود والا حريف ميدان مناظره شهاب (كه مردى بسيار جدلى بوده) نبود تا آنكه روز عيدى عزيز سوار شد و شهاب و نعمانى هم حاضرركاب بودهاند، نعمانى در اثناى كلام بعزيز گفت كه تو و پدر تو از اهل بهشت هستيد، شهاب از فرصت استفاده كرده و گفت اين حكم از كجا دادى و پدر عزيز را ناديده چطور تزكيه مينمائى،
[1]- نعمانى- بضم اول منسوب است به نعمانيه كه ديهى است در مصر و موضعى است مابين واسط و بغداد از عراق عرب كه بنوشته مراصد مردمانش شيعه هستند و در بعض موارد منسوب به شخص نعمان نامى ميباشد و بفتح اول منسوب به وادى نعمان نامى است از اراضى شام و يا بقلعه نعمان نامى است از توابع شهر زبيد از بلاد يمن و يا بشهر نعمان نامى از بلاد حجاز و تعيين در موارد لازمه موكول بقرائن است.
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 6 صفحه : 217