نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 4 صفحه : 88
فقولا له ان كان يقسم امره
الما يعظك الدهر امك هابل
فتعلم ان لا انت مدرك ما مضى
و لا انت مما تحذر النفس وائل
الا كل شيىء ما خلا اللّه باطل
و كل نعيم لا محالة زائل
و كل اناس سوف تدخل بينهم
دويهية تصفر منها الانامل
و كل امرء يوما سيعلم سعيه
اذا كشفت عند الا له الحصائل
اينگونه اشعار حكمتآميزش بسيار و در كتب مربوطه مذكور ميباشند. از حضرت رسالت ص نقل است: راستترين كلمهاى كه شاعرى گفته اين قول لبيد است: الا كل شيىء ما خلا اللّه باطل. اما قصيده هائيه معلقه او كه از راه افتخار از در كعبه آويخته بود، بنا بر آنچه در شرح سبعه معلقه زوزنى (چاپ تهران) ثبت كرده بهشتاد و نه بيت مشتمل بوده و از ابيات همان قصيده است:
عفت الديار محلها فمقامها
بمنى تأبد غولها فرجامها
دمن تجرم بعد عهد انيسها
حجج خلون حلالها و حرامها
و جلا السيول عن الطلول كأنها
زبر تجد متونها اقلامها
فوقفت اسألها و كيف سؤالنا
صما خوالد ما يبين كلامها
لكن انصاف آن است كه اين معلقه لبيد، با اينكه از راه افتخار از در كعبهاش آويخته بوده و متضمن بعضى از تشبيهات لطيفه و طريفه هم هست باز هم داراى حكم و مواعظ اخلاقى كه در مطاوى اكثر ديگر اشعارش بكار برده نبوده و خالى از نكت مندرجه در آنها ميباشد. در بعضى از كتب ديدم كه لبيد قصيده لاميه مذكور در فوق خود را كه مطلع آن: الا تسئلان المرء ما ذا يحاول و مورد تحسين حضرت رسالت ص بوده از در كعبه آويخته بود، بعد از نزول سوره مباركه اقرأ باسم در حيرت لبيد افزود، بكلام خالق بودن آن اذعان كرد، بشرف اسلام نايل گرديد. در هجو بعضى از كفّار اشعارى گفته و امرأ القيس را نيز هجو مىكرده است، لكن قول اوّل مذكور اقرب بصحت بوده و معلقه لبيد همان قصيده هائيه مذكور است.
لبيد، از جمله معمّرين بود، بسال ششصد و هشتادم ميلادى مطابق سال شصتم هجرت در زمان خلافت معاويه در يكصد و چهل و پنج يا پنجاه و پنج سالگى در كوفه
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 4 صفحه : 88