نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 4 صفحه : 231
كرده عشّاق جاننثار، نثار
دين و دل در رهت قطارقطار
كى بما بىكسان نظاره كنى
اى گلى كت بود هزار، هزار
تا كى از خون عاشقان سازى
پنجه تا ساعد اى نگار، نگار
اىبسا دين و دل كه در عالم
كرده آن ديو جانشكار، شكار
هشت جنّت بده بيك ساغر
گر خدا كردت آن دوچار، دچار
در سال هزار و دويست و نود تمام هجرت درگذشت و در دار السّلام شيراز مدفون شد.
در آثار عجم گويد: سه ساعت پيش از فوتش حاضر بودم كه اوراق خود را خواسته و امر بشستن تمامى هجويّات آنها كرد، بضبط مدايح ائمّه اطهار ع تأكيد نمود، قلم و مركب خواسته و تاريخ وفات خود را بالبداهة گفته و وصيّت نمود كه بر سنگ مزارش نقش كنند پس شهادتين گفته و جان داد و تاريخ مذكور اين است:
چو شد سيّد اسد از دار دنيا
خدا را بنده بود و مصطفى را
شهادت گفت و رفت از اين جهان در
گواه او ملايك هست يك جا
پى تاريخ خود اين فرد را گفت
كم آمد دو الف از نام غرا
كه اگر از عدد جمله: نام غرا- 1292 دو، كم كنى مطابق تاريخ فوق ميشود.
(ص 562 عم)
غراد
(بر وزن عطّار) لقب رجالى سعيد بن احمد بن موسى است.
غرة الفضلاء
على بن محمد- بعنوان مزيدى خواهد آمد.
غرس الدين
خليل بن شاهين- در باب كنى بعنوان ابن شاهين خواهد آمد.
[1]- غرناطى- بفتح اول منسوب است بشهر غرناطه كه بقول مراصد، قديمترين بلاد ناحيه بيره از مضافات اندلس ميباشد و نهر معروف بقلزم از وسط آن جارى است. در كشف الظنون*
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 4 صفحه : 231