نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 4 صفحه : 216
گويند (و العهدة عليهم) كه چهارصد غلام ترك زرّين كمر داشته و چهارصد شتر، آلات زرينه و سيمينه او را برميداشت. عاقبت بمقام امير الامرائى و ملك الشعرائى رسيد و مرجع تمامى ادبا و شعرا گرديد و بر چهارصد تن شاعر نامى مبرّز دربار محمودى چون فردوسى و عسجدى و غضائرى و منوچهرى و اسدى طوسى و فرّخى و شهابى و سرخسى و راشدى و مسعودى و خرّمى و بهرامى و ديگر شعراى نامى معاصر خود، سمت امارت و برترى داشته و همهشان طوعا و كرها باستادى وى اذعان نموده و در مقام انقياد بودهاند.
گويند كه سى هزار بيت انشا نموده ولى اشعارش در دست نيست و آنچه بدو منسوب دارند:
1- ديوان شعر چنانچه ديوان سه هزار بيتى عنصرى پيش رضا قلى خان هدايت بوده و يك نسخه هم كه شماره ابيات آن در حدود پنج هزار بيت ميباشد در كتابخانه مجلس تهران و يك نسخه ديگر نيز كه شماره ابياتش در حدود دو هزار تمام بوده و شامل قصائد و غزليّات و مقطّعات و رباعيّات چندى ميباشد بشماره 389 در كتابخانه مدرسه سپهسالار جديد تهران موجود است 2- سرخ بت و خنك بت 3- شادبهر 4- نهر عين الحيات 5- وامق و عذرا و هريك از اين چهار آخرى مثنوى بوده و چنانچه گفتهاند هيچكدام ديده نشده و در كشف الظّنون نيز سه فقره وامق و عذراى منظوم تركى و سه فقره هم وامق و عذراى منظوم فارسى مذكور داشته كه يكى از اين سه فقره آخرى نيز از عنصرى است و بعد از آن گويد كه وامق و عذراى عنصرى غير مشهور است و در حاشيه كشف الظّنون هم نوشته كه وامق و عذراى لامعى (كه يكى از آن سه فقره وامق و عذراى تركى است) ترجمه وامق و عذراى عنصرى است بامر سلطان سليمان در بحر رمل ترجمه بتركى كرده و اوّلش اين است- استعيذ اللّه من كيد الرجيم بارى از اشعار عنصرى است كه در مدح سلطان محمود گفته است:
چهار وقتش پيشه چهار كار بود
كسى نديد و نبيندش از اين چهار جدا
بوقت قدرت رحم و بوقت زلت عفو
بوقت تنگى رادى بوقت عهد وفا
و نيز گويند كه شبى سلطان محمود در عين مستى زلف اياز را بريده و صبح آن شب بعد
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 4 صفحه : 216