responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 4  صفحه : 146

مرا از شاعرى خود عار نايد

كه در صد قرن چون عطّار نايد

در مجالس المؤمنين پيش از شروع بشرح حال او گويد:

همان خريطه‌كش داروى فنا عطّار

كه نظم او است شفابخش عاشقان حزين‌

مقابل عدد سوره كلام نوشت‌

سفينه‌هاى عزيز و كتابهاى گزين‌

جنون ز جذبه او ديده در سلوك خرد

خرد ز منطق او جسته در سخن تلقين‌

مولوى رومى در كودكى باتفاق والد خود بصحبت شيخ عطّار رسيده و شيخ او را بوالدش توصيه كرد، او نيز با آن‌همه جلالتى كه داشته از انوار معارف عطّار اقتباس نمود و مشام خود را از عطريّات طبله عطّارى او معطّر كرده و در وصف او گويد:

عطّار گشته روح و سنائى دو چشم او

ما از پى سنائى و عطّار آمديم‌

هفت شهر عشق را عطّار گشت‌

ما هنوز اندر خم يك كوچه‌ايم‌

در سبب قدم بدايره سير و سلوك گذاشتن عطار گويند كه وى در بدايت حال شغل عطّارى داشت، روزى درويشى پيش دكان وى ايستاده و دست نياز گشود و متوقّع گرديد كه در راه خدا چيزى بدو بدهد، بعد از اصرار و بى‌اعتنائى عطّار، از روى تنگدلى گفت:

چطور آدمى هستى كه چندين مرتبه اسم سامى خدا را بزبان آوردم باز هم اعتنائى نكردى عطّار گفت: من هم آدمى هستم مثل تو، درويش گفت ممكن نيست كه تو مثل من باشى اين بگفت و كشكول چوبينه خود را زير سر گذاشته و جان داد. يا موافق نقل ديگر:

آن درويش كه از اهل سلوك بوده در زىّ فقرا بدكان عطّار آمد و چندين مرتبه بفاصله كمى درخواست چيزى نمود و در هريكى يكى بهره‌اى ديد، تا آنكه عاقبت، عطّار گفت تا كى اصرار خواهى نمود درويش گفت نميدانم تو با اين علاقه دنيوى چگونه از اين عالم خواهى رفت؟ عطّار گفت بدان طريقى كه شما خواهيد رفت، درويش گفت كه ما بهمين طريق خواهيم رفت پس كشكول زير سر نهاده و اللّه گفت و جان تسليم نمود:

بهر تقدير، عطّار از مشاهده آن حال بسيار متأثّر شد، از دكان برخاسته و تمامى سرمايه دكان عطّارى را بصدقه داد و قدم بطريقت گذاشت و سالك وادى حقيقت گرديد تا بدان‌

نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 4  صفحه : 146
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست