responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 3  صفحه : 444

هل العيش الا ان تروح مع الصبا

و تغدو صريع الكاس و الاعين النجل‌

پس هارون استحسان كرده و بجهت همين شعر دويمى كه آخر قصيده است او را ملقّب به صريع الغوانى گردانيد و بعضى گويد كه مسلم، در هريك از مدح و مرثيه و هجو شعرى گفته كه هريكى در موضوع خود بى‌نظير و بتمامى شعرا تقدّم دارد.

تجود بالنفس اذضن البخيل بها

و الجود بالنفس اقصى غاية الجود

ارادوا ليخفوا قبره عن عدوه‌

و طيب تراب القبر دل على القبر

قبحت مناظره فحين خبرته‌

حسنت مناظره لقبح المخبر

مسلم، بصله و انعام قليل اكابر كه بمدح ايشان ميپرداخته قانع بود، در دربار هارونى تقرّب يافته و در حق او و برامكه مدايحى گفت، در عهد وزارت فضل بن سهل، وزير مأمون عباسى، ديگر مقرّب‌تر شد و بحكومت اعمال جرجان پس نواحى اصفهان منصوب گرديد، اموال بسيارى اندوخت، لكن در اثر سخاوت مفرط و يا اسارت شهوات نفسانى چيزى بخودش نماند. بعد از قتل فضل، ديگر كسى را مدح نگفته و خانه‌نشين شد تا بسال دويست و هشتم هجرت در جرجان درگذشت. ديوان او نيز بنام ديوان مسلم بن وليد مشهور بصريع الغوانى در ليدن چاپ شده است.

مخفى نماند ظاهر كلام معجم الادبا (بنابر نسخه مطبوعه آخرى آن‌كه با حروف معرب چاپ شده) آنكه: سليمان بن مسلم بن وليد نيز كه شاعرى نابينا و پسر همين صاحب ترجمه است مانند پدر خود ملقّب بصريع الغوانى و از شعراى طريفه‌گو و با بشار بن برد (كه بزندقه منسوب و ترجيح دادن آتش بر زمين و تصويب رأى ابليس در عدم سجده آدم متّهم بوده) مصاحبت داشته و از وى روايت كرده و بهمين جهت او نيز متّهم بوده و از اشعار سليمان است:

تبارك اللّه ما اسخى بنو مطر

هم كما قيل فى بعض الاقاويل‌

بيض المطايخ لا تشكو و لائدهم‌

غسل القدور و لا غسل المناديل‌

و چنانچه واضح است سفيدى مطبخ و شكايت نكردن اولاد از شستن ديك و دستمال، كنايه لطيف از بخل مفرط و بستن در بر روى ميهمان و واردين است.

نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 3  صفحه : 444
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست