نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 3 صفحه : 118
سامى هشامى امامى ثقة و جليل القدر، از اكابر شعراى اماميّه كه در احاطه فنون شعرى بىنظير، در نظم اخبار و وقايع بىعديل و اكثر اشعار او در مدايح اهل بيت عصمت ع و مناقب خانواده رسالت ص ميباشد. مداينى، از عمّ خود نقل كرده است كه دو هزار و سيصد قصيده سيد را كه تماما در مناقب بنى هاشم بودند در يكجا جمع نموده و خيال كردم كه اشعار او را استقصا كرده و چيزى نمانده كه نقلش نكرده باشم تا آنكه روزى، مردى با لباس كهنه پيش من نشسته و ديد كه مشغول خواندن اشعار حميرى هستم او نيز بدون اطّلاع از محفوظات و مجموعات من، سه قصيده سيد را فروخواند كه از هيچكدام اطّلاعى نداشتم پس يقين كردم كه جمع كردن اشعار سيد خارج از امكان است بلكه گويند كه فقط قصائد ميميه او يك بار شتر بوده است و هروقتى كه از مكارى بار آن شتر را سراغ ميكردند محض از راه تكريم ميگفته كه ميميّات سيد است، اينك سيد، علم مشهورى وى گرديد و الا نسبا سيد نبوده است.
از قصائد مشهورهاش قصيده بائيه او است در مدح اهل بيت ع كه حاوى يكصد و هفده بيت بوده و افاضل بسيارى شرحها بر آن نوشتهاند من جمله شرح سيد مرتضى علم الهدى است كه بسيار نفيس و در سال هزار و سيصد و سيزده هجرى قمرى در مصر بطبع رسيده است، مروان بن ابى حفصه آن قصيده را شنيده و در سر هريك بيت مىگفته است:
سبحان اللّه ما اعجب هذا الكلام. مطلع و مقطع آن قصيده اين دو بيت است:
هلا وقفت على المكان المعشب
بين الطويلع فاللوى من كبكب
يمحو و يثبت ما يشاء و عنده
علم الكتاب و علم ما لم يكتب
همين قصيده از غايت نفاست به قصيده مذهبه و ذهبيه معروف و يا موافق ذريعة مذهبه گفتن آن بجهت اين بيت از ابيات آن است:
فثنى الاعنة نحو و عث فاجتلى
ملساء يبرق كاللجين المذهب
مخفى نماند كه اين قصيده، معجزه باهره آب ظاهر كردن حضرت امير المؤمنين ع را با عبارات بليغه و كلمات رشيقه حاوى ميباشد كه اصحاب آن حضرت هنگام مسافرت صفّين بعطش شديدى مبتلا شدند و از هيچ طرف سراغى از آب نداشتند، راهبى نيز كه در آن
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 3 صفحه : 118