responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 2  صفحه : 346

نيست در عشق تو چون من، دردپرورد دگر

اينكه درد مرا نميدانى، بود درد دگر

در سال 980 ه قمرى (ظف) درگذشت. (ص 2384 ج 3 س)

رهاوى ايوب‌

- از مترجمين اطبّاى عهد خلفاى عباسى ميباشد كه كتب بسيارى را از يونانى بعربى و سريانى ترجمه كرد، عمده معرفت او در لغت سريانى بوده و در زبان عربى نيك‌بصيرت نداشته است و شرحى ديگر بدست نيامد.

(ص 240 ج 1 مر)

رهنى عبد اللّه بن احمد، محمد بن بحر، محمد بن يحيى‌

- و شرح حال ايشان در رجال است.

رهى محمد ابراهيم‌

- اصفهانى، بواسطه ذوق فطرى، از قصابى كه شغل او بوده كناره كشيد با رفيق اصفهانى سالف الترجمة معاشرت كرده از وى تخلّص گرفت و از اشعار او است:

بهر سفر گذاشتم، زين چو بپشت بادپا

آمد و دامنم گرفت آن صنم از ره وفا

مرغ دلش شكسته‌پر، برگ گلش ز گريه تر

فندق او بپسته در، لؤلؤ او عقيق‌سا

نرگس دلنواز او، كرده بگريه آشتى‌

غنچه عشوه‌ساز او، گشته به لابه آشنا

كز وطنى چو اصفهان وز صنمى چو من چمان‌

كس نرود بصد زيان، كس نبرد بصد جفا

در سال 1226 ه قمرى (غركو) درگذشت. (ص 143 ج 2 مع)

رهى همگر مجد الدين‌

- بهمين عنوان خواهد آمد.

رهين المحبسين ابو العلاء احمد بن عبد اللّه‌

- بعنوان معرى خواهد آمد.

رياشى احمد بن ابى نعيم‌

- مكنّى بابو صخره، از شعراى عهد مأمون عباسى ميباشد، اشعار او در ذمّ خلفاى عباسى و يحيى بن اكثم قاضى است كه معروف بعمل شنيع معروف بوده، مشهور است روزى مأمون در مقام تعريض بيحيى، قائل اين شعر را از خود يحيى پرسيد:

قاض يرى الحد فى الزناء و لا

يرى على من يلوط من بأس‌

نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 2  صفحه : 346
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست