ميبيند. بنابراين، ارتباط تنگاتنگي ميان نظام معيشتي و نظام اخروي انسان
برقرار است. و دين علاوه بر تامين سعادت اخروي در تامين سعادت دنيوي بشر
نيز رسالت دارد. بررسي تاريخي سيرهي نبوي و علوي نيز از دخالت انبيا و
اولياي دين در امور معيشتي انسانها حکايت ميکند.
محمد سليمان الاشقر در اين باره مينويسد:
افعال دنيوي رسول اکرم (ص) به هفت دسته تقسيم ميشود: طبابت،
صناعت، زراعت، تجارت، مکاسب ديگر، تدابير و ادارهي جامعه. لزوم متابعت و
تاسي در آنچه از آن حضرت در اين زمينهها به ما رسيده، متوقف است بر اين
که اعتقادات حضرت در اين امور مطابق واقع باشد و به عبارت ديگر حضرت در اين
امور نيز معصوم باشد. [1]
مهندس بازرگان در دههي آخر عمرش به دين حداقلي گرايش يافت و چنين تصريح کرد:
هدف رسالت پيغمبران دو چيز بوده است: 1. انقلاب عظيم و فراگير عليه
خودمحوري انسانها براي سوق دادن آنها به سوي آفريدگار جهانها؛ 2. اعلام
دنياي جاودان بينهايت بزرگتر از دنياي فعلي[2]
ابلاغ پيامها و انجام کارهاي اصلاحي و تکميل دنيا در سطح مردم دور
از شان خداوند انسان و جهان است و تنزل دادن مقام پيامبران به حدود
مارکسها، پاستورها، گاندي، و.. است.[3]
اين جداانگاري به مرور زمان، به تعبير ويلسون، به جدايي روزافزون دين از ساير نهادهاي اجتماعي ميانجامد. [4]
1- 3- 1. دلايل رويکرد دين حداقلي
1-1-3-1. دليل اول: رسالت و غايت دين تامين سعادت ابدي انسانهاست؛ زيرا اگر مرگ
[1] محمد سليمان الاشقر، افعال الرسول و دلالتها علي الاحکام اشرعيه، ج 1، ص 239.