ليبراليسم اقتصادي و اصالت فرد، با نظام اقتصادي مبتني بر اصالت جمع و فلسفهي مادي تاريخ، کاملاً متفاوت است. [1]
3-2. نظام اقتصادي
نظام اقتصادي عبارت است از مجموعهي مرتبط و منظم عناصري که به
منظور ارزشيابي و انتخاب در زمينهي توليد، توزيع و مصرف براي کسب
بيشترين موفقيتها فعاليت ميکند. پروفسور لاژوژي در تعريف خود از نظام
اقتصادي مينويسد: مجموعهي هماهنگ از نهادهاي حقوقي و اجتماعي که در بطن
آن برخي وسايل سازمان يافته، به پيروي از برخي از انگيزههاي برتر، به
منظور برقراري تعادل اقتصادي مورد استفاده قرار گرفته است.
برخي نظام اقتصادي را ساخت سازماني و نهادي يک اقتصاد تعريف کردهاند که شامل ماهيت مالکيت و کنترل منابع است. [2]
بنابراين، ميتوان نظام اقتصادي را حالت تحقق يافته و نوعي شکل
خارجي و عيني مکتب اقتصادي دانست؛ و با اين بيان، ممکن است يک مکتب اقتصادي
داراي نظامهاي اقتصادي مختلف به خصوص در زمانها و مکانهاي گوناگون باشد
و يا حتي در يک زمان، چند نظام اقتصادي از يک مکتب ايجاد شود؛ يعني نوع و
کيفيت اجراي آرمانها و ارزشهاي مورد نظر يک مکتب اقتصادي در زمان واحد به
دو يا چند گونهي متفاوت باشد. [3]
برخي نظام اقتصادي اسلام را طرح کلي و هماهنگي ميدانند که خطوط
اصلي ارزشهاي مورد نظر اسلام را از بعد عدالت اقتصادي براي رسيدن به اهداف
اقتصادي جامعه نشان ميدهد. [4]
يکي از اساتيد دانشگاه ملک سعود در رياض، اقتصاد اسلامي را در
مقايسه با نظام اقتصاد سرمايهداري و سوسياليست به لحاظ ويژگيها و خصايص
آن مورد بررسي قرار