ميپذيرد و گاه با تمايز عرضي. تعريفي که تامين کنندهي تمايز ذاتي باشد،
حدّ (definition) و تعريفي که بيانگر تمايز عرضي باشد، رسم (description)
ناميده ميشود. اگر در تعريف حدي، همهي ذاتيات مندرج گردد، حدّ تام و اگر
برخي از آنها لحاظ شود، حدّ غير تام خوانده ميشود. انواع ديگري از تعريف،
همانند تعريفهاي لفظي و لغوي، اشارهاي، کنايهاي، مصداقي، ... و نيز در
منطق مطرح شده است.
بيان همهي ذاتيات اشياي واقعي و درج همهي آنها در تعريف،
بسيار دشوار و گاه غير ممکن است. اين مسئله در تعريف دين، که وحدت اعتباري
دارد، نمود بيشتري مييابد؛ ولي بايد توجه داشت که شرط اساسي در تعريف آن
است که جامع افراد و مانع اغيار باشد؛ به عبارت ديگر، داراي وضوح مفهومي و
انطباق مصداقي باشد.
آسيبشناسي تعريف دين
در يک تقسيمبندي کلان، ميتوان دين را به دين محقق و دين حق
تقسيم کرد. دين حق همان دين آسماني و الهي است که از سوي خداوند متعال براي
هدايت انسانها بر پيامبران نازل شده و پس از نزول گرفتار تحريف به زيادت و
نقصان نشده باشد.
ولي دين محقق، مجموع اعتقادات و مناسکي است که انسانها بدان رو
آورده و در زندگي دنيوي از آن بهره ميبرند، اعم از اين که منشا الهي داشته
باشد، يا مردمي، تحريف شده باشد يا در صيانت و سلامت کامل به سر ببرد.
اگر بخواهيم تعريف جامع و مانعي از دين محقق ارائه نماييم که تمام
اديان تاريخ بشريت را- که از صدها دين و مذهب تجاوز ميکنند- در برگيرد، به
علت کثرت اختلاف در اعتقادات و مناسک، کاري دشوار و تا حدودي ممتنع است.
علاوه بر اين که متفکران به دلايل ذيل نميتوانند تعريف يکساني از دين را بپذيرند:
1- روششناسي تعريف دين: دين پژوهان در تعريف دين از روش يکساني
بهره نميگيرند؛ برخي با مراجعه به منابع ديني به تعريف دين ميپردازند که
بيشک تعاريف ارائه شده، به دليل گوناگوني منابع ديني، متنوع خواهند بود.
در مقابل، عدهاي از پژوهشگران، روشهاي برون ديني، مانند پديدار شناختي،
روانشناختي، جامعه شناختي، کارکردگرايي، فلسفي، مراجعه به دين داران و ...
را در پيش گرفتهاند که