نميآيند و بداهت عقل بدان حکم ميکند و آن بر دو نوع علوم بديهيه و ضروريه
منقسم ميشود. اما علوم دينيه از طريق انبيا «السلام عليهم» گرفته ميشود و
نقش مهم آن در سلامت قلب از امراض ظاهر ميگردد. وي عقل را در علوم عقليه،
نيازمند به شرع ميداند. [1] غزالي قلمرو وسيعي براي دين قايل ميشود و
اختصاص دين به احکام فرعيه را از خطاهاي عالمان دين ميشمارد. [2] البته
گرايش غزالي به تصوف و عرفان بيش از شاخههاي ديگر دين است؛ به گونهاي که
ابن جوزي در تلبيس ابليس ميگويد: غزالي، فقه را ارزان به تصوف فروخته است.
[3]
2-2-2. فخر رازي از بزرگان اهل سنت است که عمر خود را صرف پژوهش
در عرصههاي مختلف کلام و دينپژوهي کرد و آثار فراواني از خود به جاي
گذاشت. وي تنظيم روابط اجتماعي مردم و هدايت دنيوي و اخروي را در دين جاي
ميدهد و قلمرو وسيعي براي دين اسلام قايل ميشود و همان وظايف را به
پيامبر (ص) و امامان (ع) نسبت ميدهد. رويکرد کارکردگرايي نيز از وسعت
قلمرو دين حکايت ميکند که در آثار فخر رازي هويداست. [4]
3-2-2. ابن خلدون متفکر برجسته و جامعهشناس معروف اسلامي با روش
بيرون متون ديني به قلمرو دنيوي و اخروي دين فتوا ميدهد و حاکميت مبتني بر
سياست الهي را بر حاکميت مبتني بر تدبير عقلي و يا مبتني بر زور ترجيح
ميدهد و با توجه به حاجت انسانها به حيات اجتماعي و مقابله با هرج و مرج و
اغراض شخصي و شهواني، بر سياست ديني تاکيد ميورزد. وي توحيد و واجبات
ديني بر حسب وقايع و اتفاقات را نيز در قلمرو دين داخل ميسازد؛ اما بر
خلاف غزالي، اموري چون طب، کشاورزي و مانند اينها را از دايرهي شريعت
بيرون ميکند. [5]
3. عرفاي اسلامي
عرفا قلمرو دين را به شريعت، طريقت و حقيقت منشعب ساخته و براي انسان کامل سه