نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 5 صفحه : 342
در خانههايشان رسانيد و فرمود: «اى گروهى كه به زبان ايمان
آورده و به دل ايمان نياوردهايد، غيبت مسلمانان نكنيد و در جستجوى
عيبهايشان نباشيد، زيرا كسى كه در جستجوى عيب برادرش باشد خدا عيب او را
بجويد و هر كس كه خدا در پى عيب او باشد در درون خانهاش رسوا شود.»«229»
خداى متعال به موسى وحى كرد: «هر كس با توبه از غيبت بميرد آخرين
كسى است كه وارد بهشت مىشود و هر كه بميرد و در غيبت كردن اصرار ورزد
نخستين كسى است كه وارد دوزخ مىشود.»
انس گويد: پيامبر (ص) مردم را به روزه يك روز امر كرد و فرمود: «هيچ
كس افطار نكند تا به او اجازه دهم. مردم روزه گرفتند تا شب شد شخصى مىآمد
و مىگفت: اى رسول خدا روزه دارم اجازه بده افطار كنم و پيامبر به او
اجازه مىداد و همچنان مىآمدند و اجازه مىگرفتند تا مردى آمد و عرض كرد:
از خانوادهام دو دختر جوان روزه دارند و شرم دارند كه خدمت شما بيايند به
آنها اجازه بده افطار كنند. پيامبر از او روى گرداند. دوباره تكرار كرد و
پيامبر روى برگرداند سوّمين بار تكرار كرد. پيامبر فرمود: آنها روزه ندارند
و چگونه روزهدار است كسى كه امروز گوشتهاى مردم را خورده است؟ برو و به
آن دو دستور بده اگر روزهاند قى كنند. مرد برگشت و به آنها خبر داد و از
آنها خواست قى كنند. پس هر كدام لخته خونى قى كرد. مرد به محضر پيامبر
برگشت و جريان را به او خبر داد. پيامبر فرمود: سوگند به خدايى كه جان
محمّد (ص) در دست قدرت اوست اگر لختههاى خون در شكم آنها باقى مىماند آتش
(دوزخ) آنها را مىخورد.»«230»
در روايتى است: «چون پيامبر از او روى گرداند پس از آن خدمت پيامبر
آمد و عرض كرد: اى رسول خدا: به خدا اى رسول خدا آن دو دختر مردند يا
«229» اين حديث را ابوداود در (سنن )، ج 2، ص 568 روايت كرده است .
«230» اين حديث را ابن مردويه و بيهقى در (( الشعب )) روايت كرده
اند چنان كه در (( الدرّالمنثور، )) ج 6 ص 96 نقل شده و حديث از روايت يزيد
رقاشى است و او ابوعمر بصرى قاص زاهد است و ضعيف .
نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 5 صفحه : 342