نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 61
به اطلاع مهمانان مىرساند و آنان را تنها مىگذاشت تا هر چه
مىخواهند بخورند. وقتى كه نزديك دست كشيدن آنها مىشد، خود روى دو زانو
مىنشست، دستش را به سمت غذا دراز مىكرد و مىخورد و به مهمانان مىگفت:
بسم الله! به من كمك كنيد، خداوند به شما بركت دهد. و پيشينيان اين روش او
را مىستودند.»
مىگويم: در كتاب كافى از امام صادق (ع) نقل شده است كه فرمود:
«رسول خدا (ص) وقتى كه با جمعى غذا مىخورد نخستين كسى بود كه دست به غذا
مىزد و آخرين كسى بود كه دست از خوردن مىكشيد تا ديگران غذا بخورند.»«45»
و نيز از آن بزرگوار است كه فرمود: «وقتى كه كسى به ديدن كسى رفت، و
با او هم غذا شد، شرمش از بين مىرود و اگر هم غذا نشود اندكى دلگير خواهد
بود.»«46»
غزالى گويد:
5- به مقدار كفايت غذا حاضر كند،
زيرا كمتر از مقدار لازم نقصى در جوانمردى و زياده از مقدار لازم
نيز تصنّع و ريا كارى است. بخصوص اگر ميزبان از كسانى باشد كه راضى نيست
هر چه سر سفره آورده خورده شود. البتّه در صورت رضايت باطنى زياد آوردن سر
سفره مانعى ندارد، هر چند همه را مهمانها بردارند و يا ميزبان قصدش آن باشد
كه از زيادى غذاى مهمانان تبرّك جويد، زيرا در حديث آمده است كه نسبت به
اين مقدار زيادى محاسبه نمىشود.
ابراهيم بن ادهم غذاى زيادى سر سفره آماده كرده بود، گفتند: اى ابو
اسحاق! آيا نمىترسى كه اين كار تو اسراف باشدي ابراهيم در پاسخ گفت: در
غذا (البته براى مهمان آن هم با اين نيت) اسراف نيست. امّا اگر با اين نيت
نباشد زياد آوردن غذا تكلّف است.
ابن مسعود مىگويد: «ما را از پذيرش دعوت كسى كه به غذاى خودش
افتخار مىكند، نهى كردهاند.» گروهى از صحابه خوردن غذاى فخر و مباهات را
مكروه
[45]- کافي، ج 6، ص 285، باب الاکل مع الضيف، شماره 2 و 3.
«46» همان ماءخذ ص 285
نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 61