نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 417
اما ابو درداء و گروهى از صحابه، خلاف نظر ابو ذر را داشتند. ابو درداء مىگفت:
هر گاه برادرت دگرگون شد و روش خود را عوض كرد، او را ترك مكن، زيرا برادر تو گاهى كج و گاهى راست مىشود.
ابراهيم نخعى گويد: از برادرت اگر مرتكب گناهى شد جدا نشو و از او
دورى مكن زيرا او امروز مرتكب آن گناه مىشود و فردا آن را ترك مىكند.
و نيز گويد: لغزش عالم را نزد ديگران نقل نكنيد زيرا عالم لغزشى
پيدا مىكند سپس آن را ترك مىكند. و در خبر است: «از لغزش عالم بپرهيزيد
ولى از او دورى نكنيد و منتظر بازگشت او باشيد.»«39»
نقل كردهاند كه دو برادر بودند، يكى از آنها گرفتار هواى نفس شد.
پس به برادرش قضيه را اظهار كرد و گفت: من مريضم، اگر تو خواستى كه براى
خدا بر پيمان دوستى با من نباشى، مباش. او گفت: من هرگز به خاطر خطاى تو
عقد اخوّت را بر هم نمىزنم. سپس آن برادر بين خود و خدا عهد كرد كه چيزى
نخورد و نياشامد تا آن كه خداوند برادرش را از آن گرفتارى نجات دهد. چهل
روز گذشت و در آن مدت از گرفتارى او مىپرسيد و او در جواب مىگفت دل به
حال خود ثابت است و اين برادر از غم و گرسنگى لاغر مىشد تا پس از چهل روز
آن هوا از قلب برادرش زايل شد و به اطلاع وى رساند و او چيزى خورد و نوشيد
در حالى كه از لاغرى و ضعف نزديك بود تلف شود.
همچنين از ديگر پيشينيان نقل شده كه يكى از دو برادر از راه راست منحرف شد.
به برادرش گفتند: آيا از او مىبرى و دورى مىكنىي او گفت: در اين
موقع به خاطر آن لغزشى كه از وى سرزده بيشتر به من نيازمند است تا دستش را
بگيرم و در سرزنش و عتابش زيركانه برخورد كنم و او را به حال اول برگردانم.
در اسرائيليّات آوردهاند كه دو برادر عابد در كوهى بودند. يكى از آنها پايين آمد تا
[39] بيهقي در سنن و ابن عدي – چنان که در الجامع الصغير آمده – در الکامل اين حديث را نقل کردهاند.
نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 417