responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني    جلد : 3  صفحه : 415

ذو النّون گويد: با خدا رفاقت مكن مگر با هماهنگى و موافقت و با مردم، مگر با خيرخواهى و با نفس خود مگر با مخالفت، و با شيطان مگر با دشمنى.

اگر بگويى: هر گاه در خيرخواهى ذكر معايب باشد و اين خود باعث نگرانى دل شود، پس چگونه در حق برادر نصيحت و خيرخواهى ممكن استي بدان كه نگرانى وقتى حاصل مى‌شود كه برادرت از عيبهاى خود مطّلع باشد و اما توجه دادن به عيبهايى كه نمى‌داند، عين دلسوزى است و خود نوعى دلجويى است، البته نسبت به خردمندان و اما در مورد اشخاص نادان نبايد توجهى به آنها كرد زيرا كسى كه تو را از كار بدى كه انجام مى‌دادى و يا صفت ناپسندى كه داشتى آگاه كند و تو خودت را از آن پاك گردانى، همانند كسى است كه تو را از مار و يا عقربى كه زير دامنت مى‌باشد و مى‌خواهد تو را هلاك كند آگاه كند. پس اگر تو چنين كارى را بد بدانى، خليل نادانى و صفات ناپسند، عقربها و مارهايى هستند كه در آخرت تو را هلاك خواهند ساخت، زيرا اين صفات دلها و جانها را مى‌گزند و درد اينها شديدتر از گزيدن ظواهر و بدنهاست و اين مارها از سنخ آتش‌افروخته الهى هستند كه بر دلها مى‌افروزند از اين روست كه گفته‌اند: خدا بيامرزد آن كسى را كه عيبهاى برادرش را چون هديه به او بدهد.

[بدان كه هر كس قرآن را بخواند و احساس بى‌نيازى نكند و دنيا را بر آخرت ترجيح دهد، بعيد نيست كه از جمله مسخره كنندگان آيات الهى باشد و خداى تعالى دروغگويان را به دشمنى با خيرخواهان، توصيف كرده و مى‌گويد:- ولى خيرخواهان را دوست نمى‌داريد-] و اين در عيبى است كه وى از آن غفلت داشته است. اما آن عيبى را كه مى‌دانى با علم و آگاهى در رفع آن نمى‌كوشد و اين كه او طبعا مغلوب آن است سزاوار نيست اگر او پنهان مى‌دارد، تو پرده‌درى كنى، و اگر هم اظهار مى‌كند ناگزير بايد در نصيحتش ظرافت به خرج دهى، گاهى با اشاره و گاهى با صراحت تا آن جا كه وحشت‌زده نشود و اگر دانستى كه‌

نصيحت در او بى‌اثر است و او طبعا ناچار به پافشارى است، در اين صورت سكوت بهتر است و در تمام مواردى كه به مصالح دنيوى و دينى‌

نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني    جلد : 3  صفحه : 415
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست