نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 402
او به چشم برادرى بنگرى و همچنان كه بر تو واجب است زبانت را از
بديهاى او باز دارى. واجب است كه دلت را نيز از سوء ظنّ باز دارى و اين
حالت با حسن ظن نسبت به او ميسر مىشود. بنابراين بدگمانى، غيبت دل است و
از اين نيز نهى شده و تعريفش آن است كه عمل او را تا آنجا كه ممكن است بر
خوبى حمل كنى و بر بدى حمل نكنى. اما آنچه به يقين و از راه مشاهده روشن
شده و ممكن نيست كه آن را ناديده بگيرى لازم است آن را كه ديدهاى در صورت
امكان حمل بر سهو و نسيان كنى و اين گمان خود به دو قسم تقسيم مىشود: يكى
آن كه تفرّس ناميده مىشود و اين همان چيزى است كه مستند به علامت مىشود،
زيرا اين علامت است كه گمان آدمى را به طور قطع تحريك مىكند به گونهاى كه
امكان دفع آن نيست ديگر گمانى كه منشأ آن بدبينى تو درباره اوست تا اين كه
از او عملى با دو جنبه، سر مىزند و تو را به بدگمانى وامىدارد و آن عمل
را بدون اين كه نشانه مخصوصى داشته باشد بر جهت بد، حمل مىكنى و اين در
باطن ظلمى است نسبت به وى و ستمى است در حق يك مسلمان زيرا پيامبر (ص)
فرموده است: «همانا خداوند خون، مال و ناموس مؤمن و بدگمانى به او را حرام
كرده است.»«17»
بدگمانى انسان را به كنجكاوى وامىدارد و پيامبر (ص) فرموده است:
«كنجكاوى و مراقبت نكنيد و از يكديگر نبريد و از هم دورى نكنيد و شما
بندگان خدا، برادران
[17] عراقي ميگويد: اين حديث را حاکم در
التاريخ از حديث ابن عباس بدون عبارت «و عرضه» نقل کرده است در حالي که
رجال آن ثقاتند جز اين که ابوعلي نيشابوري ميگويد: به نظر من اين عبارات
از سخنان پيامبر (ص) نيست بلکه از سخنان ابن عباس است. و ابن ماجه تحت
شماره 3933 حديثي نظير اين حديث از قول ابن عمر دارد و مسلم در جلد 8، صفحه
11 کتاب خود از حديث ابوهريره چنين نقل کرده است: «هر مسلماني خون، مال و
ناموسش بر مسلمان ديگر حرام است.»
[18]- اين حديث را مسلم در جلد 8، صفحه 10 و بخاري در جلد 8، صفحه 23 کتابخاي خود از قول ابوهريره نقل کردهاند.
نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 402