نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 217
قتاده اجرت گرفتن دلّال را مكروه مىداند و شايد سبب كراهت آن
باشد كه دلال كمتر اتفاق مىافتد كه دروغ نگويد و اغلب از كالا به خاطر
تبليغ، تعريف مىكند و براى اين كه اين عمل حدّ و اندازهاى ندارد، گاهى
اجرت كم و گاهى زياد است و مقدار اجرت به عمل مربوط نمىشود، بلكه به مقدار
ارزش جامه مربوط است، مطابق معمول اين طور است و اين ظلم است. بلكه بايد
به مقدار زحمت توجه شود، و علما خريد حيوان را براى تجارت نيز مكروه
دانستهاند، زيرا خريدار نمىخواهد حكم الهى- يعنى مرگى كه ناگزير در پى آن
است- جارى شود. بعضى گفتهاند: حيوان را بفروش و زمين و نظاير آن چيزهاى
بىجان را بخر، و صرّافى را مكروه دانستهاند، زيرا در عمل صرّافى بدور
ماندن از ريزه كاريهاى ربا، دشوار است و از طرفى صرّافى در حقيقت، جستن
صفات دقيق در چيزهايى است كه توجّهى به جنسيّت آنها نيست، بلكه توجّه به
رايج بودن آنهاست و كمتر اتفاق مىافتد كه صرّاف سودى ببرد، مگر با تكيه بر
نا آگاه بودن طرف معامله نسبت به صفات دقيق پول و صرّاف هر چند كه محتاط
باشد، كمتر اتّفاق مىافتد كه از ربا برى بماند. و براى صرّاف و ديگران
شكستن درهم و دينار سالم كراهت دارد، مگر جايى كه در مرغوبيّت آن شك داشته
باشد و يا در وقت ضرورت كه مانعى ندارد و علما تجارت لباس پنبه و كتانى را
مستحبّ دانستهاند. سعيد بن مسيّب گويد: هيچ تجارتى در نزد من محبوبتر از
تجارت لباس پنبهاى و كتانى نيست به شرط آن كه در آن سوگند خوردن نباشد، و
در روايت آمده است: «بهترين تجارت شما لباس پنبهاى و كتانى است و بهترين
صناعت شما پوست و چرم دوزى است.»«3»
در حديث ديگرى آمده است: «اگر اهل بهشت تجارت داشتند هر آينه پارچه
پنبه و كتان تجارت مىكردند و اگر اهل دوزخ تجارت داشتند هر آينه شغل
صرّافى را قبول مىكردند.»«4»
[3] اين حديث را صاحب الفردوس – به طوري که در المغني آمده – از اميرالمؤمنين (ع) نقل کرده است.
[4]- اين حديث را ابومنصور ديلمي در مسند الفردوس – به طوري که در المغني آمده است – به سند ضعيفي از قول ابوسعيد نقل کرده است.
نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 217