نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 130
خود را نيز به بيش از دوازده اوقيه و يك نشّ تزويج نكرد (اضافه كرد:) اوقيه چهل درهم و هر نشّى بيست درهم است.»«33»
و به اسناد خود از حسين بن خالد نقل كرده، مىگويد: «از ابو الحسن
(ع) راجع به مهر السّنه پرسيدم كه چگونه پانصد درهم مىشودي فرمود: خداى
تعالى بر خود واجب كرده است كه هيچ مؤمنى نيست كه صد مرتبه الله اكبر و صد
مرتبه سبحان الله، و صد مرتبه الحمد للّه و صد مرتبه لا إله إلّا الله و صد
مرتبه اللهمّ صل على محمد و آل محمد بگويد و بعد بگويد: بار خدايا از حور
العين به همسرى من در آور! مگر اين كه، خداوند از حور العين به همسرى او در
آورده و مهريه او را اين مبلغ قرار دهد. سپس خداوند به پيامبرش (ص) وحى
فرمود كه مهر السّنه زنان مؤمنه را پانصد درهم قرار دهد و رسول خدا (ص) نيز
چنين كرد و هر مؤمنى كه دختر برادر مؤمنش را خواستگارى كند و بگويد: پانصد
درهم مهر اوست و او موافقت با تزويج وى نكند، در حقيقت او را عاق كرده است
و او سزاوار است كه خداى تعالى از حوريان به همسريش در آورد.»«34»
از آن حضرت منقول است كه فرمود: «مهريه همان است كه مردم توافق كنند و يا دوازده اوقيه و يك نشّ و يا پانصد درهم است.»«35»
از آن حضرت است كه فرمود: «على (ع) وقتى با فاطمه ازدواج كرد،
مهريهاش را يك جامه ساده و يك پيراهن و يك فرش از پوست گوسفند قرار
داد.»«36»
از ابو جعفر (ع) روايت شده است كه فرمود: «مهريّه حضرت فاطمه (ع) يك
جامه ساده و چادر پشمى سياه و يك زره حطمى بود و فرش ايشان از پوست گوسفند
بود كه آن را روى زمين مىانداختند و فرش مىكردند و هم روى آن
مىخوابيدند، درود خدا بر ايشان باد.»«37»
در روايت ديگرى آمده است: «پيراهن حطمى معادل سى درهم است.»«38»