responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني    جلد : 3  صفحه : 106

است. به عبارت ديگر خوشخويى با زنان و اقدام به حقوق ايشان ساده‌تر از كسب حلال است، در حالى كه آن نيز خطرناك است زيرا اين شخص سرپرست بوده و نسبت به زيردستان خود مسئوول است. پيامبر (ص) فرمود: «در گنهكارى يك شخص همين بس كه حق عائله خود را ضايع كند.»«78»

نقل كرده‌اند كسى كه از خانواده‌اش فرار كند همانند برده فرارى گريز پاست، نه نمازش قبول است و نه روزه‌اش، تا وقتى كه نزد ايشان برگردد و هر كس از انجام حقوق ايشان كوتاهى كند هر چند در نزد آنان حاضر باشد مثل كسى است كه فرار كرده باشد.

خداى تعالى فرموده است:

قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً.«79»

بنابراين ما مأموريم همچنان كه خودمان را از آتش دوزخ حفظ مى‌كنيم آنها را نيز از آتش حفظ كنيم. انسان گاهى از انجام امور خود ناتوان است و اگر ازدواج كند اين حقّ دو برابر مى‌شود و به خودش يك فرد ديگر نيز افزوده مى‌گردد و از سويى نفس امّاره آدمى را به بدى جلب مى‌كند، حال اگر تعداد عائله افزون شود كشش به سمت بدى غالبا بيشتر مى‌شود، از اين رو بعضى از ازدواج خود دارى كرده مى‌گويند: من گرفتار خودم هستم چگونه ديگرى را هم بر آن بيفزايم! ابراهيم بن ادهم از ازدواج سر باز مى‌زد و مى‌گفت: من زنى را به دست خودم گول نمى‌زنم و نيازى هم به آنان ندارم. يعنى از جمله حقوق آنان عفيف نگه داشتن و بهره‌مند ساختن ايشان است، در حالى كه من از انجام آن ناتوانم از اين رو به صورت مشروط پوزش خواست و گفت: اين سخن خداى تعالى، مرا از ازدواج منع مى‌كند كه فرمود:

وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ.«80»


[78] اين حديث را حاکم در مستدرک، ج 1، ص 415 نقل کرده و به جاي «من يعول» من يقوت، آورده است و طبراني نيز – به طوري که در مجمع الزوائد، ج 4، ص 325 آمده – از اسماعيل بن عياش همين طور نقل کرده است.

[79]- تحريم / 6: خود و خانواده‌تان را از آتش دوزخ باز داريد.

[80]- بقره / 228: زنان ر بر شوهران حقوق مشروعي است، همان طوري که شوهران را برايشان حقوقي مشروع است.

نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني    جلد : 3  صفحه : 106
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست