عليه و آله در حديث يهودى است كه [يهودى] گفته بود: سوگند به
كسى كه موسى را بر بشر برگزيد. و يك نفر از صحابيان تپانچهاى بر او زده و
گفته بود: آيا چنين سخن را بر زبان مىرانى در حالى كه رسول خدا صلى الله
عليه و آله در بين ماست؟ و يهودى شكايت به رسول خدا صلى الله عليه و آله
برد، حضرت فرمود:
مرا بر موسى برترى ندهيد، چون [در قيامت] همگان بيهوش مىشوند و
نخستين كسى كه به هوش مىآيد منم و مىبينم كه موسى به ستون عرش در آويخته
نمىدانم آيا به سبب بيهوشى در طور پاداش داده شده [و در قيامت بيهوش
نگشته] و يا از كسانى است كه خداوند متعال مورد استثناء قرار داده.(1)
7/ 25 اين بعضى از كمالات اوست كه موجب اضافه و نسبت حكمتش به صفت
علوى گشته و من شناخته بودم و بزودى در شرح حديث آن چه كه متضمن بيان
داستان اجتماع و گرد آمدنش با حضرت خضر عليه السلام، و آن چه كه بين آن دو
گذشت و آن چه كه آن داستان از اسرار ربانى و علوم غيبى در بردارد، و آن چه
كه متضمن بيان مرگ او و آمدن ملك الموت [: حضرت عزرائيل عليه السلام] و
كور كردن چشمش و آن چه كه در اين باره رسيده- به آن مقدار كه حق تعالى
بيانش را بخواهد و گفتنش را آسان نمايد- بيان خواهم داشت.
خداست كه تنها سخن درست مىگويد.
(1). همينطور به هوش آمدنش در اينجا [: قيامت]: فَلَمَّا
أَفاقَ قالَ سُبْحانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ
[اعراف/ 143: چون به هوش آمد گفت: منزهى تو، سوى تو باز مىگردم كه من اول
مؤمنم (كه تو ديده نمىشوى)] (حاشيه).