[اعراف/ 145: و براى وى در آن لوحها از هر گونه اندرز و بيان
همه چيز ثبت كردهايم]، و به اعتبار [قرب نسبت] حق تعالى به او كه
بهرهاش را از عطايا و دهشهاى اسم «الظاهر» افزون و فراوان كرد، خواست كه
گوشهاى از احكام اسم «الباطن» را نيز براى جمع بين دو طرف- اگرچه از بعضى
جهات باشد- به او نشان دهد.
4/ 25 از اين روى بر شرف و برترى خضر عليه السلام آگاهش نمود و براى
ملاقات او تشويقش كرد سپس اجازه همراهى با او را به وى داد و هر دو را به
هم جمع آورد و پس از آن مصاحبت نمود تا آن كه نمونهاى از احكام اراده را
مشاهده كرد و فرق بين آن و بين احكام امر را دانست، ولى چون رنگ شريعت و
حال آن بر وى غلبه داشت صبر ننمود، چنانكه پيغمبر صلى الله عليه و آله
فرمود: رحمت الهى بر ما و بر موسى باد، كاش صبر مىكرد تا آن كه [خدا] از
اخبار آن دو براى ما حكايت مىكرد. و در روايت ديگرى نيز كه همگان بر درست
بودنش اتفاق دارند آمده است كه: اگر صبر مىكرد چيز شگفتى مشاهده مىكرد،
ولى از هم صحبتش امان گرفت ... تا پايان حديث.
5/ 25 خلاصه آن كه اگر هيچ فايدهاى در اجتماع موسى عليه السلام با
خضر جز اين نبود كه دانست علم آن است كه او [: خضر] را حاصل است و پايان را
مىبيند، و اينكه: پس از آن علم، علمى كه برتر از آن باشد نيست- يعنى
[علمى] كه حق تعالى او را بنمايد كه: خداى را آن سوى علمى كه عنايت فرموده
علوم و اسرارى است كه آنها را به هر كس از بندگانش كه بخواهد عطا
مىفرمايد و پس از آن وقوف [و ترديد] در غايت براى او نمىماند- كافى بود.
6/ 25 و اما امر چهارمى كه بدان امر، برترىاش بر بسيارى از رسولان
ثابت گشت، آگاهى دادن پيغمبر ما صلى الله عليه و آله است در حديث قيامت-
هنگامى كه امتها بر او (ص) نمايش داده مىشوند- كه وى امت هيچ پيغمبرى را
بيشتر از امت حضرت موسى مشاهده نكرده. و بيان ديگر پيغمبر صلى الله