نام کتاب : تبيين براهين اثبات خدا نویسنده : جوادی آملی، عبدالله جلد : 1 صفحه : 101
مي نمايد . اين دو برهان که حاصل مکاشفه و گفت و گوي شهودي با
ارسطو است ، با دو حد وسط از يک ديگر امتياز مي يابد ؛ حد وسط يکي از آن دو
جزئيت واقعيت نفس و کليت مفاهيم و ماهيات ذهني است و حد وسط ديگري حضوري
نفس براي خود و غيبت مفاهيم و ماهيات از آن است .[1]
برهان اوّل در قالب شکل دوم ، اين است که هر واقعيت خود را به صورت
امري مشخّص و جزئي مي يابد و همه مفاهيم از جمله مفهومي که در فارسي از آن
با لفظ « من » و در عربي با لفظ « أنا » و در ديگر زبانها با الفاظي ديگر
ياد مي شود ، کلي هستند ، پس واقعيت هر کس غير از مفهومي است که از « من »
در ذهن يافت مي شود .
برهان دوم اينکه واقعيت هر فرد در نزد او حاضر است ، حال آنکه
مفهوم « من » با آنکه به حمل اوّلي « من » است ؛ ليکن به حمل شايع « او »
است . پس واقعيت هر کس غير از مفهومي است که قصد حکايت آن را دارد و هر کس
اين واقعيت را قبل از مفهوم به علم حضوري ادراک مي نمايد . از اين جهت ، دو
برهان ياد شده نيز که در افق ادراک مفهومي ادراک مي نمايد . از اين جهت ،
دو برهان ياد شده نيز که در افق ادراک مفهومي حصولي است ، تنها عهده دار
تنبيه نسبت به حقيقتي است که در رتبه اي مقدم بر دانش حصولي در معرض ادراک و
آگاهي انسان است و راهي براي ترديد در آن نيست ، زيرا انسان در همه حال ،
حتى در وقتي که از ترديد يا آگاهي و جهل خود خبر مي دهد ، به او اشاره
داشته و در واقع جهل به خود ، چيزي جز نا آگاهي به علمي که دارد ، نيست .
علم انسان به واقعيت خود از سرمايه هاي حضوري و نخستين اوست ؛ در
اين علم ، از ماهيت ، جوهر بودن يا عرض بودن نفس سخني به ميان نمي آيد تا
کسي ادعا کند که اگر علم انسان به نفس حضوري است و دانش حصولي از ادراک
واقعيت