نه تنها عبادات اسرارى دارند بلكه هر چه در عالم دنيا است باطنى دارد . چون
عالم دنيا تنزل يافته عالم هاى بالاتر از خودش مى باشد , هر چه در عالم دنيا است
نمونه آنچه كه در عالم معنا است , خواهد بود . احكام و قوانين الهى هم كه در
عالم دنيا بصورت دين و دستورات عبادى ظهور كرده اند , اسرار و باطن هائى
دارند . عبادات هم يك سلسله احكام و آداب و اسرار دارد كه بحث و شرح هر
قسمتى را عده اى از علماى اسلامى بعهده گرفته اند . مرحوم شهيد اول رضوان الله
عليه احكام واجبه نماز را در يك كتاب بنام الفيه نوشت . آداب مستحبه نماز
را كه تقريبا سه هزار عدد مى باشد در يك كتاب بنام نفليه جمع آورى نمودند . [1] اما مرحوم قاضى سعيد قمى و ديگران تا حضرت امام خمينى دام ظلة( اسرار
صلوة) نوشتند [2] . اسرار صلوة غير از آداب صلوة است . هر عملى كه در
جهان طبيعت است باطنى دارد كه آن را سر آن عمل مى گويند . نماز هم يك باطنى
دارد كه باطن نماز را سر آن مى نامند . بعنوان نمونه گفته اند كه القاب و
اوصافى هم كه براى ائمه عليهم السلام هست اسرارى غير از آن معانى ظاهرى دارد .
ما موظفيم اين كلمات را بر زبان جارى كنيم اما بايد بدنبال اين
[1]مقاصد العلية شرح الالفيه , شهيد ثانى , فوائد الملية شرح النفليه , شهيد
ثانى .
[2]به اسرار الصلوة شهيد ثانى , مرحوم ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى , مرحوم شيخ
عبدالحسين تهرانى و حضرت امام خمينى مراجعه شود .