يتكبرون فى الارض بغير الحق
]( [1] . من آن هايى را كه فخر فروشى و تكبر ناروا دارند , از حريم آياتم طرد
كرده
و آنان را از درك معارف حقه و احكام نورانى كتابم و انس با ذات ربوبى ام محروم
مى كنم . اين است سزاى عمل آن ها كه با سوء اختيار راه تكبر و فخر فروشى ناروا
را انتخاب كردند .
(
و ان يروا كل آية لا يؤمنوا بها
) [2] آن ها كه هر آيه و نشانه و هر معجزه الهى را هم كه ببينند , ايمان
نمى آورند , چون قلب در اثر رسوبات گناه سخت مى شود و قلب سخت وقسى آن خضوع
و تواضع را در مقابل آيات الهى از دست مى دهد( .
و ان يروا سبيل الرشد لايتخذوه سبيلا
) [3] و اگر راه سعادت و رشدى را مشاهده كنند , آن را به عنوان راه و مسير
زندگى انتخاب نمى كنند و اگر مجلس حقى را بيابند در آن جا شركت نمى كنند( .
و ان يروا سبيل الغى يتخذوه سبيلا
) [4] و اگر راه بى هدفى را ببينند آن را به عنوان مسير انتخاب نموده , در آن
قدم مى نهند .
(
ذلك بأنهم كذبوا باياتنا و كانوا عنها غافلين
) [5] علت اين است كه آنان آيات الهى را دروغ پنداشته و درصدد تكذيب آن
برآمدند . آن ها با بى اعتنايى از آيات حق غفلت كردند و نتيجتا اين توفيق هم از
آنها سلب گرديد .
بنابراين چنين نيست كه همواره قلب انسان در اختيارش باشد . اگر انسان قدر
نعمت را ندانست و به آن كفران ورزيد , از او سلب مى شود . توفيق توجه و
صاحبدل بودن , نعمتى است الهى , كه تنها به واجدين حيات طيب و زندگى پاك
اعطاء مى گردد . انسان مى تواند ورود و