كور محشور مى شوند و چيزى را نمى بينند . معلوم مى شود در قيامت چيزى جز آيات و
معارف الهى نيست . اين قوانين و اين معارف و اين آيات تدوينى و تكوينى كه
در نظام آفرينش هست . همينها در قيامت ظهور مى كند . قيامت جاى كارهاى
قراردادى نيست . جاى كارهاى باطل نيست . جاى پوشاندن اسرار نيست . اگر چنين
است كه آيات و حقايق در قيامت ظهور مى كند و چيزى جز حق در آن روز متجلى نيست
. پس انسان تبهكار هم كه تسليم حق نشد و آن را ناديده انگاشت , بايد در
قيامت كور محشور شود . زيرا در و ديوار قيامت با حق ساخته شده است . اگر در
آن جا خانه و عسل و نعم بى حد الهى وجود دارد , همه از پرتو ايمان و عمل صالح
است كه در پى آن موجود مى شود .
پس هر چه در قيامت هست چه مسكن , چه پوشاك , چه خوراكى , چه لذايذ معنوى
ديگر , همه اينها حق است . عقيده هاى حق , اخلاق حق و عمل حق تشكيلات قيامت را
مى سازد . اگر انسانى حق را ناديده گرفت , حق را نپذيرفت , نه به عقيده حق
معتقد بود , نه به اخلاق حق متخلق بود نه به عمل صالح حق عامل بود اين در قيامت
چه چيزى را شاهد باشد , البته كه هيچ چيزى را نمى بيند . كافر ادراك مى كند كه
چيزهايى هست اما نمى بيند . مى خواهد ببيند ولى نمى تواند . چشم دارد ولى نور
ندارد و چشم اش هم بد منظره خواهد بود . پس در قيامت چشمها باز است ولى بى نور
و با بدترين رنگها يعنى كبودى شكل .
سنگينى بار قيامت
در سوره طه مى فرمايد( :
من اعرض عنه
) . كسى كه از ياد و نام